شاید می تونیم بگیم که خودشناسی یکی از اهدافیست که باید برای رسیدن به موفقیت به اون دست پیدا کنی، آدم ها در مسیر رشد و زمانی که هویت خودشون رو مورد بررسی قرار میدن، با این سوال قطعا روبرو خواهند شد، سوالی با موضوع چگونه خودمو بشناسم، پاسخ این سوال شاید به خیال خیلی ها که میگن من خودمو میشناسم، هم انقدری ساده نباشه!
باید اینطوری گفت که خودشناسی یک ضررورت برای ارتباط انسانی، عاطفی، خانوادگی و اجتماعیست، این نکته مهم هم لازمه بهتون بگم که خودشناسی امروزه جزء مباحث اساسی مهارت های نرم است، این یعنی توی مسیر شغلی بسیار مهمه و می تونه مسیری پر از شکوفایی رو برای خودت رقم بزنی.!
خوشناسی چیست؟
خب تا همینجای این مطلب فکر می کنم که فهمیده باشی خودشناسی چقدر می تونه برای پیشرفت تو در مسیر موفقیت مهم باشه! ولی خودشناسی آیا معنی خاصی هم می تونه داشته باشه؟ در یک جمله اگر بخواهیم که خودشناسی یا Self Discovery رو تعریف کنیم، یعنی اینکه شما مهارتی داشته باشی که بتونی خودت رو بشناسی، این شناخت اساس و پایه رشد و توسعه های فردیست،
خودشناسی یعنی آگاهی بر تمامی حالات درونی که از مکانیسم شکل گیری اون ها بی خبر هستیم! این بی خبری چه مفهومی داره؟ منظور ما از این بی خبری، ناخودآگاه است، که بخش بزرگ به وجود آورنده همین بی خبریهاست.
چرا اصلا باید خودمون رو بشناسیم؟
بزرگ ترین فایده شناخت خودمون اینه که می تونیم آگاهی کاملی بر روی نقاط ضعف و قوت فردی داشته باشیم، به طبع زمانی که این آگاهی رو داشته باشیم، می تونیم بر روی اهداف و آینده مسیر پیشرو، یک مسیر طلایی رو تصرف کنیم، پس برای پیدا کردن این گنج گران بهای زندگی یعنی چجوری به خودشناسی برسیم، باید حسابی مطالعه و پشتکار داشته باشیم، چرا که مسیر موفقیت رو برای خودت می تونی به راحتی هموار کنی!
شاید بهتره برای درک این موضوع یک مثال خوب زده بشه تا درک اون هم برای تو ساده تر باشه!
برای مثال احساس خشم رو بیاد بیار! شما هیچ وقت فرآیند تسلط احساس خشم رو در وجود خودت نمی بینی، بلکه خروجی اون احساس رو می بینی، یعنی خشم خودت رو مساوی میدونی با فریاد زدن یا شکستن اشیاء خب حالا فرض کن که تو به مرحله از خودشناسی رسیدی که بتونی فرآیند مسلط شدن احساس خشم روی خودت رو بفهمی و اون رو خیلی حرفه ای کنترل کنی!
حتی فکر کردن بهش هم حس قدرت میده! همین مثال رو هم روی بقیه چیزها تطبیق بده؛ اینطوری می تونی حتی روابط خودت رو با اطرافیانت هم مدیریت کنی و اونارو بهبود بدی.!
در متن بالا اشاره کردیم که خودشناسی چقدر می تونه توی زندگی شما تاثیر گذار باشه، حتی خودشناسی می تونه باورهای مخربی که سالیان دراز با اونها زندگی کردی و بخاطر اون تصمیمات اشتباهی تو زندگیت گرفتی هم تغییر بدی و باعث ارتقاء شخصیت خودت بشی؛ همین تغییرات توی زندگی در آخر ختم به بالا رفتن عزت نفس تو میشه.
رسیدن به خودشناسی
اگر سوالی با این موضوع که امکان رسیدن به خودشناسی وجود داره یا نه باید بهت یک خبر خوب بدم، بله رسیدن به خودشناسی امری امکان پذیره و می تونید با زمان گذاشتن و تمرکز روی اهدافتون به این امر مهم دست پیدا کنید! خودشناسی یک فرآیندیست مستلزم تمرین و کمک گرفتن از افراد خبره توی این زمینه، چرا که فرد مورد نظر باید توی مباحث روانشناسی و فلسفه مسلط باشه.
مسیر تو قطعا باید از موفقیت بگذره، کارابیز تو رو توی همین مسیر کمک می کنه!
برای کمک بهتر در مورد تمامی تصمیمای خودت، بهترین راه حل و راهکار که بتونه کمک بسیار شایانی می کنه اینه که در ابتدای تمامی تصمیمات خودت، کلمه چرا رو اضافه کنی! زمانی که جواب منطقی برای این چرایی تصمیماتت پیدا کردی، باید بدونی، در یک مسیر درستی هستی؛
خودشناسی یعنی انگیزه های درونی خودت رو که سالیان سال در گوشه ای خاک خوردن رو بیدار کنی، همه افراد بعدی منحصر به فردی توی جهان دارن، فقط کافیه اون بعد رو پیدا کنی؛ زمانی که خود درونت رو پیدا می کنی! دقیقا زمانیه که خودت رو با میلیارد ها انسان روی زمین مقایسه نمی کنی و این یک تحول بزرگ توی زندگیه توست.
چجوری ویژگی های خودم رو پیدا کنم
آدم ها در ارتباطات انسانی و اجتماعی خودشون، به دو دسته برونگرا و درونگرا تقسیم میشن، زمانی که بدونی تو یک انسان درونگرا هستی یا برونگرا، کمک بسیار بزرگی به خودت کردی! این کمک حتی می تونه مسیر شغلی آینده تو رو هم تغییر بده، و حتی رشته تحصیلی درستی رو بهت نشون بده؛
گرچه که این رو باید عنوان کرد که مسیر موفقیت از دانشگاه نمی گذرد، اما دانشگاه محلی پر از مسیرهای موفقیت است و باید با دید درست از اون ها استفاده کنی، باز هم همان مورد تکراری، هیچ زمان توی مسیر خودشناسی و موفقیت چرایی اون مسئله رو از یادتون نبرید.
خودشناسی و ارتباط آن با افراد موفق
یکی از راه هایی که می تونه به افراد کمک کنه الگو گرفتن از افراد موفق است به همین دلیل دونستن ویژگی افراد موفق کمک های خیلی زیادی توی مسیر موفقیت به ما می کنهْ افراد موفق قطعا عادت هایی دارند که اون ها رو برای خودشون ساختند تا به اینجایی که الان هستند برسندٰ به طور کلی اصول موفقیت عبارت اند از:
هدفمندی – برنامه ریزی – مدیریت زمان – اولویت بندی و الگو قرار دادن افراد موفق در جدول زیر نیز چند ویژگی افراد موفق رو برای شما ذکر کردیم تا به شما در مسیر خود شناسی کمک زیادی کند.
| افراد موفق احساسات خودشون رو کنترل می کنند |
| افراد موفق درباره همه چیز اطلاعات جامع جمع آوری می کنند |
| عجله نکردن در تصمیم گیری ها از خصوصیات خودشناسی افراد موفق است |
| همچنین تصمیم های افراد موفق با اعتماد به نفس و یقین همراه است. |
| افراد موفق زبان بدن مثبتی دارند. |
| افراد موفق در برخورد اول بسیار تاثیر گذار هستند. |
| اون ها به دنبال موفقیت کوچک و زیاد هستند. |
| افراد موفق نترس هستند. |
| افراد موفق انسان های باشخصیتی هستند. |
| افراد موفق صادق هستند. |
| افراد موفق می دانند که نفرات زیادی در رسیدن خودش به این جایگاه نقش داشته اند. |
| افراد قدردانی هستند. |
در لیست بالا خصوصیات افراد موفق رو برای شما توضیح دادم، این خصوصیات نیز باید در شما هم شکل بگیرد، شما زمانی که به موفقیت می رسید باید سبک زندگی خودتون هم تغییر بدید، چرا که اینی که الان شدید با اونی که قبل از رسیدن به خودشناسی و رسیدن به موفقیت بودید کاملا فرق می کند.
لنگرهای شغلی چیست؟
دیگر موفقیت در کار و حرفه، مثل قبل نیست، این به معنی اینه که حتما نباید تا آخر اون کار بمونید و منتظر بازنشستگی در یک شغل خاص باشید، بلکه با توجه به گسترش روز افزون و تنوع بالای مشاغل، هر روز با گزینه های زیادی روبرو می شویم، به همین دلیل موفقیت و توسعه شغلی تا حد بسیار زیادی به درکی که از کار مناسب شخصیت و اهداف خود داریم بستگی دارد.
در نهایت به این جمله می رسید که مسیر شغلی شما حتما نباید مسیر شغلی پدرتون باشه، چرا که شما رویا پردازی می کنید و لزوم نداره این رویا پردازی در شغلی باشه که پدر شما پیش از خودتون در حال رفتن بود، این نکته نیز حائز اهمیته که در صورتی که شما در شغلی بدون چالش استخدام شوید، یا یک کاری رو راه اندازی کنید، احتمال افسردگی و فرسودگی شغلی، خواهید شد.
نظریه لنگرگاه شغلی ادگار شاین
ادگار شاین (Edgar Schein)، فردی است که در زمینه روانشناسی سازمانی و رشد شغلی، تحقیقات گسترده ای انجام داده و خلاصه پژوهش هایش منجر به شکل گیری نظریه هشت لنگر شغلی شده است.
او از طریق این نظریه می گوید: “هر فردی در زندگی ش یک لنگر شغلی غالب دارد که ضمن پی بردن به اون، می تونه قدم در شغلی بگذارد که بیشترین میزان رضایت و لذت رو برایش به همراه داشته باشه.” به بیان دیگر، مفهومی است که بر اساس اون، افراد تصمیم می گیرند یک مسیر شغلی رو انتخاب کنند.
به عنوان مثال، فردی که لنگرگاه شغلیش خدمت رسانی به سایرین است، نه تنها به مشاغلی همچون مشاوره، پرستاری و امور تربیتی علاقه نشون میده و به اون کارها گرایش پیدا می کنه، بلکه پیشرفت و موفقیتش نیز در انتخاب چنین مشاغلی خلاصه می شود. چرا که اگر چنین فردی به سمت شغلی مانند بازاریابی سوق داده شود، آسیب های متعددی مانند فرسودگی شغلی، استرس شغلی و… در انتظارش خواهد بود.
بنابراین، این روانشناس سازمانی مشهور، ۸ لنگر شغلی مختلف رو شناسایی کرده و در نظریه خود به اون ها اشاره می کند. این ۸ موضوع، نشان دهنده علاقه واقعی هر فرد به یک مسیر شغلی خاص است. در واقع، پس از پی بردن به لنگرگاه شغلی خود می تونید مسیر مورد علاقه و شغل مطلوب خودتون رو پیدا کرده و براساس اون، اهداف شغلی خودتون رو ترسیم کنید.
هشت لنگرگاه ادگار شاین در مسیر شغلی
این لنگرهای شغلی به هیچ عنوان خوب یا بد نیست، هیچ کدام از اون ها نسبت به دیگری برتری خاصی ندارند، این لنگرگاه های شغلی به نوعی ترجیحات شخصی افراد در انتخاب شغل محسوب می شود، که در جدول زیر به توضیح اون ها می پردازیم.
| خدمت رسانی به دیگران |
| در صورتی که شما توی این دسته از لنگرهای شغلی قرار داشته باشید، انگیزه های قویی برای خدمات رسانی به دیگران دارید و از این طریق احساس خوشحالی و رضایت دارید، در واقع در صورتی که توی این دسته قرار داشته باشید، دوست دارین به طور مستقیم به سایرین خدمت رسانی کنید، فداکاری توی این دسته از افراد زیاد به چشم میخوره و پول اولویت اون ها برای انجام کارها نیست. |
| امنیت و ثبات |
| همون طوری که احتمالا دارید حدس می زنید، امنیت و ثبات دو عامل اصلی تعیین کننده برای انتخاب شغل در این افراد هستش، اگر این دو فاکتور در شما بسیار پر رنگ باشد، اغلب به دنبال شغل های دولتی و کارمندی هستید. |
| خلاقیت و کارآفرینانه |
| افراد خلاق و کارآفرین، علاقه و میل درونی زیادی به راه اندازی کسب و کار خودشون دارند، این دسته از افراد حاضر هستند برای رسیدن به اهداف خود حاضر هستند با چالش ه و موانع خطرناکی مقابله کنند، این افراد نمی تونند در مدت طولانی در جایگاه کارمندی قرار بگیرند. |
| سبک زندگی |
| این دسته از افراد برای انتخاب شغلشون نگاهی هم به سبک زندگی خود می اندازند، بعد از برسی این مورد تصمیم به انتخاب شغل می کنند، این دسته از افراد دوست دارند زندگی متعادلی داشته باشند و همزمان نیز بتونند علائق خودشون رو دنبال کنند. |
| چالش خاص |
| وجود چالش، مهمترین و کلیدیترین عامل برای انتخاب شغل توی برخی از افراد است، این دسته از افراد همون طوری که از اسم این دسته بندی مشخص است، همواره دنبال مشافلی هستند که زود به زود به چالش های مهم برخورد کنند. |
| تکنیکی و وظیفه ای |
| اشخاصی که در این دسته بندی هستند زمانی برای انجام یک کار انگیزه کافی دارند که در اون شغل انگیزه و تخصص کافی رو داشته باشند، مهم ترین چیز برای این دسته از افراد این است که بتونند مرتب مهارت های خودشون رو در معرض نمایش بگذارن. |
| خود مختاری و استقلال |
| این افراد رو نباید با کارآفرین ها اشتباه بگیرید، این دسته از افراد ممکن است کارمند یک نهادی باشند اما صفر تا صد یک پروژه رو خودشون به دست بگیرند. |
| اگر این دسته از لنگرگاه شما قوی باشد شما می تونید یک مسئولیت پذیر و رهبر خوب باشید، این دسته از افراد ترجیح می دهند به جای کسب تخصص و دانش بالا در یک شغل، به سمت مدیریت افراد متخصص حرکت کنند. این دسته از افراد همان کسانی هستند که افراد ماهر رو رهبری میکنند. |
تست MBTI چیست؟
پیش تر بهتون گفتم که شناخت درونگرا یا برونگرا بودن می تونه چه کمک بسیار مهمی رو در مسیر موفقیت بهتون هدیه بده، اما از کجا باید این موضوع رو بفهمم؟ مطمئنا تا به الان شنیده ای که افراد زیادی در بازار کار در مورد تست شخصیت شناسی صحبت می کنند، ایزابل بریگز مایرز و مادرش، کاترین بریگز، توی سال ۱۹۶۰ یکی از محبوب ترین و شناخته شده‌ترین سیستم های شخصیت شناسی رو معرفی کردن.
تست MBTI یک تست پرسش و پاسخ است که توی این آزمون شما به سوالات روان سنجی پاسخ می دهید و در نهایت نوع شخصیت، نقاط قوت و ضعف و همچنین اولویت های شخصی برای شما مشخص خواهد شد.
نظریه های تست MBTI
در نظریه یونگ، هشت تا از الگوی رفتاری آدم ها معرفی شدن. بریگز و مایرز ایده های یونگ رو در مورد این الگوهای ذهنی توسعه دادن و در نهایت نقش اون ها رو در مفهوم و توصیف انواع شخصیت ها در تست MBTI گنجاندند.
نظریه کارل یونگ در شناخت الگوهای رفتاری در سال ۱۹۲۰ عنوان شد و بعد ایزابل مایرز اون رو قالب تست MBTI در سال ۱۹۶۲ تکمیل و چاپ کرد. سالانه، بیش از دو میلیون نفر این تست رو تو کل دنیا انجام میدن و از اون برای شخصیت شناسی استفاده می کنند. شرکت ها نیز از این تست برای شناسایی ویژگی های شخصیتی و بهبود عملکرد انسانی استفاده میکنند.
تست بریگز و مایرز نوعی ارزیابی است که توی اون شخصیت فرد رو با توجه به چهار معیار اصلی مورد بررسی قرار میدن که در اون هر حرف مربوط به یک اولویت یا گرایش شخصیتی خاص است. این معیارها برون گرا یا درون گرا بودن، شهودی یا حسی بوده، ادراکی یا قضاوتی بودن و در نهایت احساسی یا منطقی بودن هستند.
این تست از ۹۳ سوال تشکیل شده و انجام اون معمولاً حدود ۱۰ دقیقه طول می کشد. هیچ جواب درست یا غلطی در تست MBTI وجود ندارد. به طور معمول از افرادی که قصد دارند تا این تست رو انجام دهند، درخواست می شود که بدون توجه به صحبت های دیگران و بدون تاثیر پذیری از جواب های قبلی خود به سوالات جواب بدهند.
همان‌طور که گفتیم، این تست چهار دسته بندی اصلی شخصیتی رو به شما نشان می دهد که در مجموع این دسته بندی ها ۱۶ تیپ شخصیتی رو تشکیل داده و شما از تیپ شخصیتی خودتون آگاه می شوید، تئوری پشت تست بریگز و مایرز مبتنی بر این واقعیت است که جمعیت جهان از این ۱۶ تیپ شخصیتی هستند.
سازندگان تست ارزیابی شخصیت MBTI معتقدند که رفتارهای مردم و نوع شخصیتی که دارند از فردی به فرد دیگر متفاوت است و بنابراین از نظر شخصیتی متفاوت هستند. هر یک از حروف ذکر شده در پایین (EI ، IS ، TF ، JP) نشان دهنده یک معیار برای بررسی نوع شخصیت افراد هستند.
برون گرایی (E) یا درون گرایی (I)
حسی (S) یا شهودی (N)
منطقی (T) یا احساسی (F)
قضاوت‌گر (J) یا ادراکی (P)
در این تست این حروف در کنار هم قرار می‌گ یرند و در نهایت تیپ شخصیتی افراد را مشخص می شود. جدول زیر تمام تیپ های شخصیتی به دست اومده از تست MBTI رو با توضیحات نشان می دهد.
| فرمانده ENTJ |
| افراد با تیپ شخصیتی ENTJ از گذراندن وقت با دیگران لذت می برند. اون ها مهارت های کلامی قوی دارند و تعامل با دیگران به اونها کمک می کند تا احساس خوبی داشته باشند. |
| روشنفکر INTJ |
| افراد دارای تیپ شخصیتی INTJ که گاهی اوقات به عنوان “روشنفکر” شناخته می شوند، بسیار تحلیلی، خلاق و منطقی هستند. |
| متفکر INTP |
| افراد دارای تیپ شخصیتی INTP اغلب آرام و تحلیلی توصیف می شوند. اون ها از گذراندن وقت در تنهایی، تفکر در مورد چگونگی کارها و ارائه راه حل برای مشکلات لذت می برند. INTP ها درونگرا هستند و ترجیح می دهند توجه خود رو بر افکار درونی خود متمرکز کنند تا دنیای خارجی. |
| مبلغ ENTP |
| افراد با تیپ شخصیتی ENTP اغلب افراد خلاق، باهوش و قوی توصیف می شوند. ENTP ها همچنین ایده گرا هستند، به همین دلیل است که تیپ شخصیتی اون ها به عنوان “مبلغ” توصیف شده است. |
| حامی ISFJ |
| به این تیپ شخصیتی لقب “حامی” داده شده است و دلیل خوبی هم دارد. افرادی که دارای شخصیت ISFJ هستند به خونسردی، مسئولیت پذیری و کم حرف بودن شهرت دارند. این تیپ شخصیتی درست برعکس تیپ شخصیتی ENTP است. |
| مجری ESTJ |
| افراد دارای تیپ شخصیتی ESTJ اغلب به عنوان افرادی منطقی و عملگرا توصیف می شوند. اون ها قاطع هستند و برایشان مهم است تا مطمئن شوند کارها بدون مشکل و مطابق قوانین پیش می رود. اون ها به استانداردها و قوانین متعهد هستند. همچنین، دارای اعتقادات قوی و انتظار دارند افراد دیگر نیز از این اصول پیروی کنند. |
| سفیر ESFJ |
| افرادی که دارای تیپ شخصیتی ESFJ هستند معمولاً به رفتار خود اهمیت می دهند، وفادار، دارای نظم و انضباط و خوش قلب هستند. ESFJ ها از تعامل با افراد دیگر انرژی می گیرند. |
| بازپرس ISTJ |
| افرادی که تیپ شخصیتی ISTJ دارند، محتاط، اهل عمل و ساکت هستند. اون ها از نظم و سازماندهی در تمام جنبه های زندگی خود از جمله خانه، محل کار، خانواده و پروژه های خود لذت می برند. ISTJ ها به وفاداری در خود و دیگران اهمیت می دهند و بر سنت ها تأکید دارند. |
| پیکارگر ENFP |
| افراد دارای تیپ شخصیت ENFP اغلب مشتاق، کاریزماتیک و خلاق توصیف می شوند. افراد با این تیپ شخصیتی بسیار جذاب، پرانرژی و مستقل هستند. اون هاا خلاق هستند و در شرایطی که آزادی خلاقیت و نوآوری رو دارند، بهترین عملکرد رو از خودشون به نمایش می گذارند. |
| مشاور INFJ |
| تیپ شخصتی INFJ معمولا خیلی کم در افراد دیده می شود و معمولا اون ها نادرترین تیپ شخصیتی MBTI هستند و تنها ۱ تا ۳ درصد از جمعیت رو تشکیل می دهند. افرادی با این تیپ شخصیت کمال گرا، منطقی و هم احساسی و در نهایت خلاق و تحلیلی هستند. |
| واسطه گر INFP |
| تیپ شخصیتی INFP اغلب به عنوان شخصیتی “ایده آلیست” یا “واسطه گر” شناخته می شود. افرادی که دارای این نوع شخصیت هستند تمایل دارند درون گرا، آرمان گرا و خلاق باشند و دارای ارزش‌ها والا هستند. |
| پیش قدم ENFJ |
| افرادی که دارای تیپ شخصیتی ENFJ هستند، اغلب افراد خونگرم، خوش رفتار، وفادار و حساس توصیف می شوند. |
| سرگرم کننده ESFP |
| افرادی که دارای تیپ شخصیتی ESFP هستند اغلب خودجوش، مدبر و برونگرا توصیف می شوند. اون ها دوست دارند مرکز توجه باشند و اغلب به عنوان شخص سرگرم کننده شناخته می شوند. ESFP برعکس تیپ شخصیتی INTJ است. |
| کارآفرین ESTP |
| افراد دارای تیپ شخصیتی ESTP درونگرا هستند و از گذراندن وقت با حلقه وسیعی از دوستان و آشنایان لذت می برند. آنها در لحظه زندگی میکنند و بیشتر تمایل دارند روی جزئیات تمرکز کنند تا نگاه وسیع تری به مسائل داشته باشند. |
| ماجراجو ISFP |
| افراد دارای شخصیت ISFP غالباً آرام، ساده‌گیر و بسیار صبور شناخته می شوند. تیپ شخصیتی ISFP درست نقطه مقابل ENTJ است. |
| چیره دست ISTP |
| افراد دارای تیپ شخصیت ISTP خیلی دوست دارند تا در تنهایی خود تفکر را انجام دهند و به شدت مستقل هستند. ISTP ها همچنین عاشق عمل، تجربیات جدید، فعالیت های عملی و انجام کار با داشتن آزادی عمل هستند. |
افراد برونگرا
معمولا افراد برونگرا زمانی که کنار دیگران قرار می گیرند، انرژی می گیرند، اونها افرادی هستند که با برقراری ارتباط کلامی همچنین اجتماعی بودن، انرژی خودشون رو از دنیا خارج می کنند، در رابطه با شغل های انتخابی این افراد هم باید بگوییم که تصمیمات بیشتر اونها این است که در گروه های بزرگ تری مشعول به فعالیت باشند و کارهای انفرادی برایشان کسل کنندست.
افراد درون گرا
دقیقا می تونیم بگیم که این افراد در مقابل افراد برونگرا قرار می گیرند، در گروه های کوچک قرار می گیرند، در مورد شغل های انتخابیشان نیز باید بگوییم که بیشتر دوست دارند در گروه های کوچک و یا حتی در تنهایی کار کنند، این نوع از افراد دوست های کمی دارند و سعی می کنند با همین دوستان اندک وقت خود را بگذرانند.
افراد شهودی
افراد شهودی ترجیح می دهند در باره احتمالات آینده و نظریه های اون تفکر کنند و حتی از این کار هم لذت می برند، این افراد به طور کلی دوست دارند تخیل کنند و تخیل کردن رو یک کار مفید می دونند، در مورد مشاغل انتخابی این افراد باید بگوییم که بیشتر به دنبال پتانسیل شغل می گردند تا وظایف شغلی.
افراد حسی
این دسته از افراد زمانی که در حال جمع آوری اطلاعات هستند، داده های واقعی رو ارجعیت می دانند نسبت به داده های غیر واقعی، اون ها دوست دارند بیشتر بر روی واقعیت هایی که وجود دارد تمرکز کنند و به دنبال تجربه کردن نیز هستند، در ارتباط با مشاغل این افراد نیز باید بگویم اون ها بیشتر به مزایا، مکان و حقوق اهمیت می دهند.
افراد منطقی
این دسته از افراد زمانی که می خواهند تصمیمی بگیرند، به عواقب این تصمیم به صورت کاملا منطقی و به طور خاص نگاه می کنند، اون ها هنگام تجزیه و تحلیل شرایط و اتفاقات، احساسات رو به طور کامل کنار گذاشته و سعی می کنند تصمیمی به دور از احساسات داشته باشند، این تیپ از شخصیت ها با نقد و تجزیه و تحلیل همواره به دنبال تجزیه و تحلیل شرایط هستند تا برای مشکلات راحلی مناسب پیدا کنند.
افراد احساسی
تصمیم گیری این افراد همیشه با دخالت دادن احساسات است، این دسته از افراد دقیقا برعکس افراد منطقی هستند، این افراد تقریبا با همه افراد هم ذات پنداری می کنند، این دسته از شخصیت ها انرژی خودشون رو از حمایت و تائید دیگران کسب می کنند، در صورتی که این می تونه به ضرر اون ها نیز باشد،
چرا که نبود حمایت دیگران و تشویق این افراد می تونه کسانی که شخصیت احساسی دارند رو در معرض از دست رفتن شور و اشتیاق قرار بده، این افراد به دلسوزی و مهربانی علاقه دارند و همیشه دنبال این هستند که یک نظم و هماهنگی بین افراد به وجود آورند.
افراد قضاوت گر
افرادی که قضاوت رو ترجیح می دهند، این افراد به صورت برنامه ریزی شده و منظم زندگی می کنند و مدام به دنبال مدیریت زندگی خودشون هستند، این افراد در زندگی کاری و شخصی خودشون هم برنامه های کوتاه مدت و هم برنامه های بلند مدت رو در نظر می گیرند، این کار به علت این است که از استرس های لحظه آخری در امان باشند.
افراد ادراکی
این افراد دوست دارند تا هرچیزی رو به درستی درک کنند، دوست دارند سبک زندگی منعطفی داشته باشند و ترجیح می دهند که به جای تلاش برای کنترل زندگی، به درک و فهم آن دست پیدا کنند، این دسته از افراد برخلاف افراد قضاوت گرا با فشارهای لحضه آخری کارها مشکلی ندارند.
هدف از تست MBTI
این یک آزمون قبولی برای امتحان های مدسه نیست! قرار هم نیست تیپ شخصیتی بد باشه و در مقابل اون یک تیپ شخصیتی کاملا عالی باشد، بلکه این تست کمک می کند شخصبت خودتون رو بهتر بشناسید و مسیرهای منتهی به موفقیت رو جوری انتخاب کنید که طبق شخصیت شما باشد، به این صورت بهترین مسیر موفقیت رو انتخاب کردید.
کارابیز توی این مسیر می تونه خیلی کمکت کنه، بسته به نوع شخصیت خودت، کمک می کنه به خودشناسی درستی از خودت برسی و مسیر موفقیت خوبی رو انتخاب کنی.!
چرا و چگونه خودمان را بشناسیم؟
پیش تر نیز گفتیم که برای اینکه در مسیر درست خودشناسی قرار داشته باشید، باید همواره چرایی کاری که می خواهید انجام بدهید رو از خودتون بپرسید، تست های خودشناسی از قبیل MBTI تنها به خودتان شخصیت فعلی رو بازگو می کند، این یک عیب نیست که چرا من فلان تیپ شخصیتی رو ندارم، بلکه این ها همان شخصیت هایی هستند که باید مسیر شغلی و آینده خود را نسبت به معیارهای مفید انتخاب کنید،
تنها با یک تست MBTI شما خودتون رو نخواهید شناخت و در این مسیر نیازمند متخصصان حرفه ای دارید.
گام های خودشناسی
می تونیم این رو عنوان کنیم که خودشناسی گام هایی دارد که بهتر است از اون ها یاد کنیم
- روزانه تایم های کوچکی رو به آرام سازی ذهن خودتو در یک مکان آروم اختصاص بدهید، در واقع سعی کنید که تمرکز داشته باشید و به مدیتیشن بپردازید.
- پس از اینکه ذهن خودتون رو از تمام مسائل پاک کردید، در دفتری شروع به نوشتن کنید، در این دفتر باید هرچیزی که باعث خوشحالی شما و یا آزار شما می شود رو یاد داشت کنید، علت این خوشحالی و آزار رو هم صادقانه جلویش بنویسید.
- در اون دفتر بخشی رو اختصاص بدهید به اهداف، آرزوها، علائق و استعدادهایی که فکر می کنید توی اون ها در صورت زمان گذاشتن و تلاش بیشتر شکوفا می شوید.
- به نقاط ضعف خودتون بپردازید و اون ها رو هم یادداشت کنید.
- به این دفتر که اسم اون دفتر خودشناسی است، هر روز اون رو بررسی کنید.
- خوندن کتاب های مفید رو هیچ وقت از یادتون نبرید.
- از افراد خبره حتما مشاوره بگیرید، در واقع از این افراد هیچوقت غافل نشید.
- با دوستان و خانواده صحبت کنید، از اون ها بخواهید که رفتارهای شما رو بازگو کنند.
نظریه کهن الگو (سفر قهرمان درون)
بدون هیچ تردیدی شما هم مثل تمامی انسان های روی کره زمین علاقه دارید که قهرمان زندگی خودتون باشید، زمانی قهرمان زندگی خودتون می شوید که تمامی مراحل خودشناسی رو به اتمام رسونده باشید.
گرچه که یک واقعیت رو باید قبول کنید و اون هم این است که این مسیر حالا حالا به پایان نمی رسد، زمانی خواهد رسید که شما به بعد از یک مرحله شناخت از خود، به مرحله بعدی که شناخت عمیق تر است می رسید.
افراد زیادی سعی کردند تا در مورد مسائل خودشناسی نظرات خودشون رو بیان کنند، و در این مسیر به سایر انسان های کره زمین کمک کنند، یکی از همین افراد خانم کارول پیرسون است که در کتابی به اسم بیداری قهرمان درون موضوع خودشناسی رو در یک قالب سفر قهرمانی مطرح می کند.
سفر قهرمان درون چیست؟
سفر قهرمان درون که به اون سفر قهرمانی یونگ نیز گفته می شود برگرفته از تعالیم روانشناس مشهور آلمانی، کارل گوستاو یونگ است. خانم پیرسون و همکارش هیوکی مار، با الهام از آموزه های یونگ و آزمون MBTI، تصمیم گرفتند آزمونی طراحی کنند که توسط آن، مردم با داستان های موجود در قسمت ناخودآگاه روانشان آشنا شوند. (این آزمون به آزمون PMAI (پیرسون-مار) معروف است).
همون داستان هایی که تصمیمات زندگی افراد را شکل می دهند و ما با شناخت اون ها می‌تونیم اهداف و ارزش های اصیل زندگی خودمون رو بهتر بشناسیم و روابط بهتری با دیگران برقرار کنیم، در مقابله با چالش ها و مسائل زندگی آگاهانه تر عمل نکنیم تا در نهایت به خودشناسی بهتری از خودمون برسیم.
مراحل سفر قهرمانی
سفر قهرمانی شامل سه مرحله زیر است:
- تدارک سفر
- اقدام به سفر
- بازگشت از سفر
در واقع این سفر، یک سفر مستقیم و خطی نیست و به شکل یک مارپیچ در طول دوران عمر ادامه دارد. به این صورت که پس از مرحله آخر سفر یعنی “دلقک” مجددا به مرحله اول یعنی معصوم” می رسید. با این تفاوت که این بار، خردمندانه و آگاهانه تر با مسائل روبرو می شوید.
در این سفر، کهن الگوها یا همان آرکی تایپ ها، راهنمایان سفر هستند. بر این اساس، آرکی تایپ در نگاه یونگ به این شکل تعریف می شود: “کهن الگو، افکار غریزی و مادرزادی است که از سویی منجر به به رفتار بر طبق الگوهای از پیش تعیین شده خواهد شد.”
کهن الگوها، غالبا از تاریخ جهان و میراث انسان های پیشین گرفته شده و ترکیبی از داستان هایی مبتنی بر تخیل و واقعیت است. در تمام جوامع و فرهنگ ها، به نوعی شاهد حضور آرکی تایپ ها هستیم. به عنوان مثال در فرهنگ ایران عزیزمان می تونیم به داستان هایی همچون رستم و سهراب، خسرو و شیرین، فرهاد کوه کن و… اشاره کنیم.
اسامی کهن الگو ها – 12 گانه سفر قهرمان درون
- معصوم
- یتیم
- حامی
- جنگجو
- جستجوگر
- عاشق
- آفرینشگر
- نابودگر
- حاکم
- فرزانه
- جادوگر
- دلقک
هدف گذاری به روش اسمارت (SMART)
ما انسان ها هدف هایی داریم که می خوایم به اون اهداف برسیم، به همین خاطر معنای رسیدن به موفقیت یعنی رسیدن به اهداف. ؛ روش اسماتر یک روش بسیار خوب و حتی حیاتی برای رسیدن به تعیین اهداف ماست.
اسمارت اختصار این کلمات است:
- Specific
- مشخص
- Measurable
- قابل اندازه گیری
- Attainable
- دست یافتنی
- Realistic واقع گرایانه / Relevant مرتبط
- Timely / time bound
- در محدوده زمانی مشخص
اهداف باید خوب و واضح تعریف بشن و مبهم و کلی نباشه، شانس رسیدن به یک هدف مشخص بسیار بیشتر از یک هدف کلیه، برای مثال می خواهم بدن خیلی خوبی داشته باشم، این یک هدف مشخص به حساب می آید.
قابل اندازه گیری باشه: برای هر هدفی که تعیین می کنید، یک معیار در نظر بگیرید تا بتونیم اونو اندازه بگیریم، این اندازه گیری یک معیار است که بتونیم اندازه گیری کنیم که چقدر به هدف نزدیک است؛ همچنین این اندازه گیری این اهداف به شما این امکان رو میده که ببینید اون چیزی هستش که می خواهید یا خیر.
دست یافتنی: وقتی شما ربای خودتون اهدافی تعیین می کنید، در واقع در حال ترسیم تصویر خودتون هستید؛ در این صورت می تونید بررسی کنید که آیا این هدف مورد نظر شما واقعا قابل دستیابی است یا خیر، آیا هزینه های زمانی و مالی که برای رسیدن به این هدف می کنید ارزش دارد و امکان رسیدن به اون وجود دارد یا خیر، اما این به معنی آن نیست که شما نمی تونید چیزی که غیر ممکن است رو با برنامه ریزی هوشمندانه به دستش نیاورید.
واقع گرایانه: یک هدف می تونه همزمان بلند پروازانه و واقع گرایانه باشه، این شما هستید که مشخص می کنید که هدفتون چقدر باید بالا باشه.
نکته جالب در این مورد این است که رسیدن به اهداف بلند پروازانه معمولا راحت تره چرا که انگیزه آدم بیشتر شده و همین امر روی تلاش شما تاثیر مثبتی داره، باید ببینید که آیا خودتون به واقع گرایانه بودن اهداف ایمان دارید یا خیر چرا که بسیاری از کارها از دید اطرافیان شما نشدنی است و این شما هستید که باید اون کار رو انجام بدید.
مرتبط بودن: آیا هدفتان به شما مرتبطه؟ شما می خواهید فرد معروف و مشهوری در سراسر جهان شوید، یا شرکتی چند ملیتی داشته باشید، و یا حتی شغلی پر مشغله داشته باشید؟ برای تصمیمی که گرفته اید خصوصیات فردی را در نظر گرفته اید، یا گروهتون به اون اندازه بزرگ هست و قابلیت های گروهی رسیدن به اون هدف را دارد؟ سوال اصلی این است که چرا می‌خواهید به آن هدف برسید؟ چه قصدی پشت آن هدفه و واقعا با رسیدن به اون هدف، مقصود برآورده می شه؟
در محدوده زمانی مشخص: اگر محدوده زمانی مشخص نکنیم، نیازی به اقدام حس نمی کنیم و با خودمون می گیم “بالاخره” یا “یه روزی” انجامش می دم و این یه روزی تا ابد ادامه پیدا می کنه.
جمع بندی
چگونه به خودشناسی برسیم، سوالی شیرین و تامل برانگیز است، توی این مقاله سعی کردیم به شما بگوییم که برای شناخت خود چه راهکارهایی رو باید بدونید، قطعا نمی توانید بدونه یک مشاور خوب در این مسیر به موفقیت های عالی برسید، کارابیز دوست توست و به تو می تونه کمک های خیلی خوبی در جهت خودشناسی و رسیدن به مسیر درست موفقیت هدیه بده.
