مینزبرگ در باب اهمیت ” تفکر استراتژیک ” می گوید مدیران و کارآفرینانی که تفکر استراتژیک دارند کسب و کار خود را آنگونه که باید باشد می بینند نه آنگونه که هست ، آنها قادرند سایر کارکنان را به یافتن راهکارهای خلاقانه برای موفقیت کسب و کار ترغیب کنند .
در این مقاله سعی داریم بعد از تعریف تفکر استراتژیک ، دلایل اهمیت آن ، مزایایی که برای کسب و کارها ، کارآفرینان و مدیران دارد را بیان کنیم . کمی درباره تفاوت تفکر استراتژیک با برنامه ریزی استراتژیک صحبت کردیم و در انتها راهکارهایی ارائه دهیم برای اینکه بدانید چگونه باید مهارت تفکر استراتژیک را در خود تقویت کنید.
تفکر
اساس هر عملی در انسان و در نتیجه در کسب و کار او ” تفکر ” اوست و این شیوه تفکر هر فرد است که او را به سمت تصمیم های درست یا نادرست و در نتیجه موفقیت یا شکست سوق می دهد.
همین اصل ساده مدیران و کارآفرینان و کسب و کارها را در دنیای متغیر امروز با چالش قابل توجهی روبرو ساخته است. محیط کسب و کار به گونه ای است که مدیران و کارآفرینان باید قدرت برخورد با پدیده های کمتر آشنا و محیط متغیر را داشته باشند و با تفکر و تدبر خود کسب و کار خویش را با شرایط متغیر منطبق سازند. هر کدام از ما در صورتی به تفکر می پردازیم که مشکلی داشته باشیم زمانی می اندیشیم که به دنیا و اطرافیان و اشیا و پدیده ها مثل دیگران نگاه نکنیم.
در واقع می توان گفت “فکر کردن” مسیری است که برای برخورد با مسئله و یافتن راه حل مشکل طی می کنیم.
تفکر جریانی است که به وسیله ان فرد می کوشد تا مشکلی را بشناسد و با استفاده از تجربیات قبلی خویش اقدام به حل آن کند . پس تفکر به معنای ” بکارگرفتن نیروی عقل و اندیشه برای بدست اوردن نتایج مثمرثمر است”. حضرت علی (ع) می فرمایند: الفکر رشد ، فکر یعنی تعالی ، صعود و رشد.
بررسی پژوهش هایی که درباره ” تفکر استراتژیک” انجام شده به روشنی نشان می دهد که تفکر و ذهنیت استراتژیک مدیران شرکت ها و رهبران کسب و کارها نقش مهمی در خلق استراتژی اثربخش دارد . مینتزبرگ در این باره می گوید “چالش اصلی در ساخت استراتژی در کشف ناپیوستگی های ظریفی قرار دارد که ممکن است در آینده یک کسب و کار را ویران کند و برای آن هیچ تکنیک و برنامه ای وجود ندارد و فقط یک ذهن تیز (Sharp mind) که در تماس با موقعیت است حائز اهمیت است”.
تفکر استراتژیک کجا کاربرد دارد ؟
شاید عبارت “تفکر استراتژیک” خیلی رسمی به نظر برسد و با خودتان فکر کنید مختص سازمان هاست اما تفکر استراتژیک در زندگی روزمره نیز استفاده می شود و احتمالا افراد بسیاری از آن در تصمیم گیری های خود استفاده می کنند بدون اینکه روش خود را تفکر استراتژیک بدانند.
یکی از پیامدهای دنیای کنونی که علم بشر هر شش ماه دو برابر می شود این است که نسبت به گذشته افراد چند بعدی تر زندگی می کنند.
شما هم حتما افراد بسیاری را می شناسید که علاوه بر رشته تحصیلی خود مهارت ها و هنرهای دیگری را هم پیگیری می کنند یا شاید خودتان هم یکی از این افراد باشید ، مدیریت زندگی شخصی از ابعاد مختلف، فعالیت های متنوعی که افراد در یک شبانه روز برای خود دارند دغدغه های بسیاری برای ما فراهم کرده که با توجه به محدودیت زمان هر انسان در شبانه روز و محدود بودن منابع ما در مقابل خواسته هایمان ، اهمیت تصمیمات روزانه ما را چندین برابر می کند.
انسان ها هرچه در علوم مختلف پیش رفتند و با چالش های مختلف مواجه شدند راه های مقابله با آن را هم به مرور طراحی کردند یکی از این راه حل ها برای انسان امروزی تفکر استراتژیک است . تفکر استراتژیک برای همه افراد عادی در زندگی روزمره می تواند مفید باشد اما ما در این مقاله قصد داریم تفکر استراتژیک را در کسب و کارها بررسی کنیم.
تفکر استراتژیک چیست؟
برای اینکه تفکر استراتژیک را بفهمیم لازم است که “استراتژیک” را معنا کنیم. صفت استراتژیک به معنی تاثیرگذاری اساسی در نتایج کلیدی عملکرد است . برای مثال اگر خروجی یک تصمیم را انتخابی استراتژیک بدانیم ، یعنی آن تصمیم برای تاثیرگذاری اساسی در نتایج کلیدی عملکرد اتخاذ شده است. اگر گفته شود که مذاکره امروز مذاکره ای استراتژیک است یعنی اگر این مذاکره خوب پیش برود و به موفقیت برسد ، تاثیری اساسی در نتایج کلیدی عملکرد خواهد داشت.
تفکر استراتژیک نوعی مهارت ذهنی است که به شخص اجازه می دهد از بین هزاران متغیر ، هوشمندانه متغیرهای استراتژیک را شناسایی کند و از بین ده ها گزینه به تصمیم گیری استراتژیک بپردازد. متغیرهای استراتژیک یعنی متغیرهایی که اگر روی آنها تمرکز کنیم می توانیم تاثیر اساسی در نتایج عملکرد بگذاریم.
برای تفکر استراتژیک تعاریف زیادی وجود دارد هر یک از تعاریف بخشی از تفکر استراتژیک را نشان می دهند به ساده ترین زبان تفکر استراتژیک یعنی ” مشخص کردن اولویت ها ” . یکی از تعاریف شفاف و نسبتا کاملی که درباره تفکر استراتژیک وجود دارد بدین شرح است :
“تفکر استراتژیک عبارت است از مجموع توانمندی آینده نگری ، تحلیل محیط ، تصمیم گیری سریع ، اولویت بندی و تمرکز”. ایچی اومی K.Ohmae در کتاب معتبر خود با عنوان “تفکر یک استراتژیست ” در باب اهمیت تفکر استراتژیک چنین می گوید : ” اگر موضوعات اساسی را تشخیص ندهید ، هرقدر به خود و کارمندان تان فشار روحی و فیزیکی وارد کنید ، سرانجام نتیجه ای جز سردرگمی و شکست حاصل نخواهد شد. ”
تفکر استراتژیک پیش بینی آینده نیست ، بلکه تشخیص به موقع خصوصیات میدان رقابت و دیدن فرصت هایی است که رقبا نسبت به آن غافل هستند.
چرا تفکر استراتژیک مهم است ؟
وقتی شما به عنوان یک کارآفرین و صاحب کسب و کار و یا حتی به عنوان یک کارمند دارای تفکری استراتژیک باشید مزایای مهمی برای شرکت و کسب و کار شما خواهد داشت از جمله اینکه :
- نگاهی در تیم شما حاکم می شود که با استراتژی شرکت هماهنگ است.
- تصمیم های هوشمندانه بلندمدتی می گیرید که با تصمیم های همکاران و مدیران همسو بوده و آنها را تکمیل می کند.
- تعهد کارکنان و همکاران را برای حمایت از تصمیم هایتان جلب خواهید کرد .
- عملکرد تیم خود را بهبود داده و نتایج کارتیمی و در نتیجه کسب و کار شما به حداکثر می رسد.
- فرهنگی را ترویج می کنید که در آن از تفکر ناب حمایت می شود و اقدام های استراتژیک تشویق می شوند.
- تفکر استراتژیک برای شما مزایای شخصی و حرفه ای ارزشمندی دارد از جمله می توان به اعتماد و احترام همکاران و مدیران و افراد تحت سرپرستی اشاره کرد.
تفکر استراتژیک چه ویژگی های دارد ؟
-
دارای نگرش خلاق است
تفکر استراتژیک آینده ها و گزینه های متفاوتی خلق می کند . ایده یابی و ایده پردازی خاصیت درونی تفکر استراتژیک است.
-
دارای نگرش سیستمی است
تفکر استراتژیک نگاهی عقاب گونه دارد و محدود و مقید به یک واحد یا یک سازمان نیست . این نگاه عقاب گونه نقطه مقابل نگاه مرغ خانگی است. مرغ خانگی فقط پیرامون خود را می بیند و توجهی به زمین های مجاور (متغیرهای دیگر) و تاثیر همسایگان (رابطه بین متغیرهای مختلف) ندارد.
-
دارای نگرش انتقادی است
تفکر استراتژیک نگاهی موشکافانه و پرسش گر دارد. این نگرش باعث شکسته شدن چارچوب های فکری و مدل های ذهنی مرسوم و باز شدن افق های جدید در پیش رویمان می شود.
-
دارای رویکردی ترکیبی است
تفکر استراتژیک هم از داده های سخت ( آمار و اطلاعات و تحقیقات ) و هم از داده های نرم ( ایده ها ، بینش ها ، تمثیل ها و قیاس ها) استفاده می کند.
-
دائم در جستجوی منافع استراتژیک است
تفکر استراتژیک زمان و مکان دارد و همیشه در جست و جوی تاثیرگذاری در نتایج کلیدی عملکرد است.
-
تجربه گرا و نتیجه گراست
تفکر استراتژیک نه در دام عمل گرایی کور می افتد و نه به ایده آل گرایی رویایی معتقد است. عمل گرایی کور یعنی بدون اندیشه دست به عمل بزنیم و ایده آل گرایی رویایی یعنی برای هر حرکتی به دنبال طرح دقیق ، جزئی و کاملا بهینه باشیم.
اولی به هر چه باداباد منتهی می شود و دومی به ناکجا آباد ! تفکر استراتژیک رویکرد تجربی – آزمایشی را اتخاذ می کند و با مبادرت به تجربه های کوچک و کنترل شده هدفمند (یعنی همان آزمایش) به برداشت های جدید از محیط می رسد.
-
خاصیتی غیر متوازن دارد
تفکر استراتژیک به جای تخصیص متوازن و همسان منابع و قابلیت ها میان حوزه های مختلف رویکردی غیرمتوازن دارد. تفکر استراتژیک به جای پرداختن به همه فرایندها ، فعالیت های کلیدی را انتخاب می کند به جای پرداختن به همه مشتریان روی مشتریان اصلی متمرکز می شود و به جای توجه به همه تکنولوژی ها فقط روی تکنولوژی های استراتژیک سرمایه گذاری می کند.
رابطه تفکر استراتژیک و برنامه ریزی استراتژیک
گاهی تفکر استراتژیک را جایگزین برنامه ریزی استراتژیک معرفی می کنند اما این ایده اشتباه است. تفکر استراتژیک از جنس مهارت است و برنامه ریزی استراتژیک جنس فرایندی دارد. تفکر استراتژیک برخلاف برنامه ریزی استراتژیک که در مواقع خاصی از سال و در بازه های زمانی مشخص انجام می شود همواره در تعامل با دنیای واقعی است. نمی توان انتظار داشت فرصت ها و ظرفیت های استراتژیک درست هنگامی پدیدار شوند که سازمان مشغول اجرای فرایند برنامه ریزی استراتژیک است.
از طرف دیگر این صحیح است که تفکر استراتژیک در زمانی واقعی و در لحظه رخ می دهد و همیشه در سازمان جاری است . اما با وجود آنکه تفکر استراتژیک کل فرایند مدیریت استراتژیک ، یعنی برنامه ریزی استراتژیک ، پیاده سازی استراتژیک و کنترل استراتژیک را شامل می شود ، جایگزین هیچ یک نیست. اگر سه جزء برنامه ریزی ، پیاده سازی و کنترل بدون تفکر استراتژیک به پیش بروند ، تبدیل به روتین های سازمانی خشک ، بی روح و کم اثر می شوند.
به بیان دیگر این اجزا بدون وجود روح تفکر استراتژیک نمی توانند روی متغیرها و ایده های استراتژیک متمرکز شوند و در نهایت تاثیر اساسی ای در نتایج کلیدی عملکرد نخواهند داشت. مهارت تفکر استراتژیک بدون وجود فرایند سازمانی منظم (برنامه ریزی استراتژیک) منجر به خلق ایده های متنوع خواهند شد اما این ایده پردازی ها بی نتیجه خواهند ماند. از طرفی برنامه ریزی استراتژیک نیز بدون وجود تفکر استراتژیک دستاوردی به جز تولید اسناد و استراتژی های کاغذی نخواهد داشت.
هنری مینتزبرگ Henry Mintzberg یکی از دانشمندان تاثیرگذار در زمینه مدیریت و کسب و کار است که پیش از این در مقاله آنسف هم به نام او اشاره کردیم تعریف ساده ای از برنامه ریزی استراتژیک داره و معتقده برنامه ریزی استراتژیک یعنی : ” فرایند تجزیه و تحلیل و تقسیم یک هدف در قالب مراحلی قابل پیش بینی و قابل اجرا ”
نتایج تفکر استراتژیک چیست ؟
-
ایجاد مزیت رقابتی
تفکر استراتژیک از طریق تشخیص و تقویت فعالیت هایی که ارزش های منحصربفردی برای مشتری ایجاد می کند ، مزیت رقابتی می آفریند. این کار از طریق فهم قواعد بازار و پاسخگویی خلاقانه به آن انجام می شود و این امر در محیط ناپایدار و متحول کسب و کار یک رویکرد بی نظیر است .
تفکر استراتژیک در بسیاری از کسب و کارهای موفق در قالب قواعدی ساده اما عمیق خود را نشان می دهد قواعدی که تبدیل به مدل ذهنی کارآفرینان و کارکنانشان می شود به عنوان مثال شرکت اسباب بازی لگو را در نظر بگیرید تفکر استراتژیک این سازمان چیست ؟ ” هر محصولی حتما باید برای کودک یادگیری داشته باشد ” . این عبارات ساده اما عمیق نشان از جهت گیری اساسی این شرکت ها دارد که مبنای خلق ارزش برای مشتری است و مزیت رقابتی آنها را نشان می دهد.
-
یادگیری سازمانی
یکی دیگر از نتایج تفکر استراتژیک این است که موجب یادگیری سازمانی می شود و بر کسی پوشیده نیست که سازمان های یادگیرنده رقبای قدرتمندی در دنیای کسب و کار محسوب می شوند.
-
رضایت منابع انسانی
اگر در یک کسب و کار از تفکر استراتژیک بهره بگیریم و در واقع اگر تفکر استراتژیک بر کسب و کار ما حکمفرما باشد نیازهای پرسنل بهتر درک می شود در نتیجه پرسنل ما رضایت بیشتری از کار خود خواهند داشت و کیست که نداند منابع انسانی علاقه مند و وفادار برا یک کسب و کار معجزه می کند.
-
حل تعارضات
سال 2018 تحقیقی انجام شد درباره رابطه تفکر استراتژیک و سبک های مدیریتی تعارض در کسب و کارها و نتیجه گیری نشان داد که هرچه صاحبان کسب و کار تفکر استراتژیک بالاتری داشته باشند سبک آنها در برخورد با تعارض در شرکت سبک های وحدت بخش و همکاری خواهد بود.
و برعکس هرچقدر کارآفرینان و صاحبان کسب و کار دارای تفکر استراتژیک پایین تری باشند در حل تعارضات از سبک های اجتنابی و الزامی استفاده می کنند به نظر می رسد این تفاوت رفتار به این دلیل است که تفکر استراتژیک یک دید بلند مدت به کارآفرینان و صاحبان کسب و کار می دهد.
مزایای تفکر استراتژیک
تفکر استراتژیک کمک می کند تا در شرایط پیچیده کسب و کار :
- واقعیت های بازار و قواعد آن به درستی شناخته شود.
- ویژگی های جدید بازار زودتر از دیگران کشف گردد.
- جهش ها ( ناپیوستگی های ) کسب و کار درک شود.
- و برای پاسخگویی به این شرایط راهکارهای بدیع خلق شود.
تفکر استراتژیک را می توان آموخت ؟
اشخاصی که از نعمت نبوغ ذاتی در یافتن فرصت های استراتژیک ، طرح دیدگاه های استراتژیک ، شناخت موضوعات استراتژیک و توانمندی انتخاب های استراتژیک بهره مند باشند بسیار نادرند.
تفکر استراتژیک بیش از آنکه ذاتی باشد آموختنی است و افراد فاقد این نبوغ می توانند با به کارگیری مجموعه ای از روش ها و رویکردها مهارت تفکر استراتژیک خود را پرورش دهند. تفکر استراتژیک اصولی دارد که در ابتدا باید آنها را آموخت و فهمید و سپس هر یک از این اصول را در عرصه عمل و در زندگی حرفه ای و شخصی به کار بست.
مهارت تفکر استراتژیک مانند مهارت در رانندگی است در ابتدا دشوار است که پاهایمان را برای کلاچ و ترمز هماهنگ کنیم اما پس از مدتی تعجب می کنیم که چگونه مسیر خانه تا محل کار را به راحتی رانندگی کرده ایم. بدین ترتیب زمانی هم خواهد رسید که بدون فشار آوردن به خودمان ، استراتژیک فکر کنیم و تصمیم های استراتژیک بگیریم.
تفکر استراتژیک در کسب و کار
تفکر استراتژیک در کسب و کار به موقعیت های استراتژیک مربوط می شود که در آن تنظیم اهداف ، شناسایی مشکلات ، فرصت ها و تهدید ها دشوار است.
یکی از تفکرهای موجود در هر کسب و کار و سازمانی تفکر استراتژیک است و همچنین یکی از توانایی های کارآفرینان ، مدیران و صاحبان کسب و کار ، برخورداری از تفکر استراتژیک می باشد. پیشرفت سریع علم و همچنین محیط پر تحول و متغیر امروزی می تواند کسب و کارها را تحت شعاع قرار دهد.
تفکر استراتژیک به واسطه ماهیت خود که ایجاد نگرشی کلی از کسب و کار و محیط پیرامونش است می تواند در راستای کسب قابلیت های رقابت پذیری و همچنین انعطاف سازمانی در برابر تغییرات غیرقابل انکار محیطی ، موثر واقع شود.
بر این اساس از جمله مواردی که می تواند در جهت خلق ارزش بیشتر برای مشتریان باشد استفاده از تفکر استراتژیک است که در شناسایی استراتژی های بقا و مدل های کسب و کار به مدیران یاری می رساند. بنابراین ضروری است که کارآفرینان و صاحبان کسب و کار برای مواجهه با تغییرات متنوع و گسترده آینده که منجر به ایجاد مدل های مختلف کسب و کار می شود به سلاح تفکر استراتژیک مجهز باشند.
همچنین باید به این نکته توجه کرد که تفکر استراتژیک بکارگیری تفکر خلاقانه می باشد که می تواند با بررسی محیط و پیش بینی آینده ، راهبردهای قابل توجهی برای توسعه کسب و کارهای نوین ایجاد کند. کارآفرینان برای خلق مدل کسب و کار از تفکر استراتژیک استفاده می کنند.
تفکر استراتژیک برای مدیران
بر اساس نتایج پژوهشی که با هدف شناسایی مهارت های مدیریتی مورد نیاز برای مدیران کشورهای آسیایی انجام شده ، تفکر استراتژیک از سوی تمامی پاسخ دهندگان به عنوان اولین و یا دومین مهارت مورد نیاز برای بهبود عملکرد مدیران شناسایی شده است.
کلارک(Clark) در سال 2014 بر اساس پژوهش های خود به این نتیجه رسید که : سازمان ها برای ارتقای عملکرد خود و طراحی استراتژی های خلاقانه باید از مدیران با قابلیت تفکر استراتژیک کمک بگیرند.
مدیرانی که قادرند به صورت استراتژیک فکر کنند فعالیت های خود را به موضوع یا تصمیمی اختصاص می دهند که اولویت بیشتری دارند یا لازم است که این موضوع به بهترین نتایج ممکن دست یابد.
تفکر استراتژیک یکی از ابزارهای مهم مدیریت در سازمان های پیچیده است. این نوع تفکر زمینه شکل گیری و توسعه بصیرت را فراهم می سازد و باعث تشخیص به موقع خصوصیات میدان رقابت و دیدن فرصت هایی است که رقبا از آن غافل هستند.
تفکر استراتژیک رویکردی است که می تواند سازمان را نسبت به رقبا برتری بخشیده و سهم بیشتری از منابع بازار را نصیب آن سازد. تفکر استراتژیک به مدیران کمک می کند عوامل موثر بر سازمان را ببیند و برای آینده مبهم و نامطمئن راه حل هایی پیدا کند.
بسیار مهم است بدانید که تفکر استراتژیک مدیران را به سوی یادگیری سریع از محیط کسب و کار و به کارگیری خلاقیت برای خلق ارزش های جدید هدایت می کند. مینتزبرگ می گوید: مدیرانی که مجهز به قابلیت تفکر استراتژیک هستند قادرند سایر کارکنان را به یافتن راهکارهای خلاقانه برای موفقیت سازمان ترغیب کنند.
چطور مهارت تفکر استراتژیک را در خود تقویت کنیم ؟
ورزش ذهن
تفکر استراتژیک مهارتی است که می توان با تمرین آن را تقویت کرد و پرورش داد . پرسش گری بهترین تمرین و ورزش ذهنی برای پرورش این مهارت است. به عنوان مثال پرسش های زیر ورزش ذهنی خوبی هستند :
- چه روندهایی در حال حاضر و همین طور در میان مدت و بلندمدت به طور مستقیم و غیرمستقیم در فعالیت هایم موثر هستند ؟
- چه محرک هایی سبب پیدایش و شکل گیری روندهای مخرب یا سازنده می شوند ؟
- چطور می توانم با بررسی مجدد در تخصیص منابع به فرصت های جدید منفعت های بالقوه را به منفعت های بالفعل تبدیل کنم؟
یادگیری
متفکران استراتژیک همیشه در حال یادگیری هستند. اگر به یادگیری علاقه مند هستید می توانید امیدوار باشید که موفق شوید با تمرین و ممارست مهارت تفکر استراتژیک را در خود تقویت کنید. این یادگیری می تواند از تجربیات خود و دیگران باشد ، کتاب ها ، سخنرانی ها ، پادکست های مفیدی که از مدیران و کارآفرینان با تجربه موجود است و حتی هم کلامی همکاران جوان تر و کم تجربه تر.
خلاصه اینکه متفکران استراتژیک هیچ منبع آموزشی را نادیده نمی گیرند پس اگر علاقه مند به کسب این مهارت هستید با چشم خریدار به تجربیات و منابع اطرافتان نگاه کنید.
مشورت گرفتن
یکی از ویژگی های اخلاقی متفکران استراتژیک این است که همیشه از دیگران مشورت می گیرند. روحیه آنان چنین است که از بازخوردها و توصیه های دیگران استقبال می کنند.
آنها ایده ها و مفاهیم پیشنهادی دیگران را بررسی و آزمایش می کنند و مطمئن میشوند که انتقادها را بررسی کرده اند . پس اگر علاقه مندی که مهارت تفکر استراتژیک را در خود تقویت کنی بدان که روحیه انتقادپذیری و فردگرا نبودن باعث می شود استراتژی های سازمان تا حد امکان قوی باشد.
ریسک پذیری
متفکران استراتژیک از ریسک کردن نمی ترسند. آنها ابتدا راه حل ها و طرح های پیشنهادی را دقیق بررسی می کنند سپس ریسک می کنند. پس برای تقویت مهارت تفکر استراتژیک لازم است که خود را هم برای شکست و هم برای موفقیت آماده کنید و همیشه از اشتباهات خود درس بگیرید.
هدف را به خاطر داشته باش
متفکران استراتژیک هیچ وقت از اهداف و منابع انسانی خود غافل نمی شوند. اگر تفکر استراتژیک حول این دو عنصر کلیدی نباشد به هیچ وجه استراتژیک نبوده است.
بهینه سازی مداوم
برای اینکه تفکر استراتژیک داشته باشید همیشه باید به دنبال بهینه سازی و بهبود محصولات و خدماتی که تولید می کنید باشید. تفکر استراتژیک یعنی برای بازسازی استراتژی ها متناسب با شرایط آماده باشید در واقع هم با شرایط سازگار باشید هم جاه طلب باشید یعنی انعطاف پذیری نشان دهید اما در عین حال دنبال پیشرفت و بهتر شدن هم باشید.
اطلاعات خود را به روز کنید
در هر صنعتی که کار می کنید اخبار و روندها را پیگیری کنید . این می تواند به شما سرنخی از وضعیت آینده بازار و صنعت بدهد. با همه کارمندان و تیم های کاری خود معاشرت کنید و نظراتشان را بشنوید.
یکی از راههای افزایش مهارت تفکر استراتژیک مطالعه کتابهای خوبی است که در این زمینه نوشته شدهاند.
اینجا کلیک کنید تا با کتاب های این حوزه آشنا شوید.
مدل لیدکا برای تفکر استراتژیک
دانشمندان مختلف برای تفکر استراتژیک مدل های مختلفی را ارائه کردند که به واسطه این مدل ها ، ویژگی های تفکر استراتژیک و نوع کارکرد آن را بیان کنند. اما یکی از مهم ترین این مدل ها مدل لیدکا است.
خانم جین لیدکا Jeanne Liedtka استراتژیست و استاد دانشگاه مدیریت کسب و کار دانشگاه ویرجینیاست . او برای تفکر استراتژیک یک مدل پنج بعدی ارائه کرده است . خانم لیدکا می گه تفکر استراتژیک شامل این ابعاده :
نگرش سیستمی
کسی که می خواد یک تفکر استراتژیک داشته باشه باید یک سیستم کامل از ارزش ها رو در ذهن خودش ایجاد کنه.
عزم استراتژیک ( تمرکز بر هدف )
تفکر استراتژیک جهت گیری سازمان را مشخص می سازد و آن را در کانون توجه سازمان قرار می دهد . این تمرکز به سازمان و افراد اجازه می دهد تا تمامی انرژی خود را در این جهت صرف کنند.
فرصت جویی هوشمندانه
یکی از اصول مهم تفکر استراتژیک کشف فرصتها و بهره گیری از آنهاست و کارآفرینان افرادی هستند که به دنبال کشف فرصت ها هستند پس می توان گفت کارآفرینان تفکر استراتژیک دارند. منظور از فرصت جویی هوشمندانه در اینجا استقبال از تجارب و موضوعات جدید است.
تفکر در زمان
تفکر استراتژیک گذشته و حال و آینده سازمان را بهم پیوند می دهد . چرا که در تفکر استراتژیک باید آینده را بر مبنای توانمندی های امروز که دستاوردهای گذشته سازمان است ، خلق کرد.
فرضیه سازی ( پیشروی بر اساس رویکرد علمی )
این بعد از تفکر استراتژیک یعنی باید در سازمان برای تصمیم گیری و برنامه ریزی بر اساس یافته های علمی عمل کرد و در مواقع مورد نیاز فرضیه سازی کرد و بر اساس رویکرد علمی آن فرضیه را آزمود.
کلام آخر
تفکر استراتژیک مهارتی ذهنی است که با افزایش توان تحلیل و تصمیم گیری استراتژیک ، تاثیر اساسی در نتایج کلیدی عملکرد می گذارد.
موفقیت هر نوع سیستم اجتماعی در هر سطحی وابسته به ظرفیت تفکر استراتژیک در اعضای آن سیستم است.
تفکر استراتژیک معادل دیگری برای تفکر خلاق ، تفکر سیستمی یا تفکر انتقادی نیست اگر چه ممکن است همه یا بخشی از ویژگی های دیگر سبک های تفکر را داشته باشد.
تفکر استراتژیک فقط مفهومی برای مدیران سازمان های تجاری نیست ، انسان ها در هر سطحی حتی در زمینه زندگی شخصی خود نیازمند اتخا تصمیم ها و انتخاب های استراتژیک هستند.