هر روز بیشتر از دیروز در مورد استارتاپ، اکوسیستم و کارآفرینی میشنویم. اما اکثر افراد نمی دانند که این اکوسیستم از چه اجزایی تشکیل شده، چه خدماتی ارائه می دهد، و به درد چه افراد و ایده هایی میخورد. بسیاری از اوقات ایده شما برای کارآفرینی می تواند وارد بخشی از این اکوسیستم شده و به عنوان یک شرکت استقراریافته موفق از آن خارج شود.
اکوسیستم به زبان ساده، مجموعه ای نهادهای نقش آفرین است که هدف آن خلق، رشد و استقرار یافتن استارتاپ هاست.
آشنایی با مفاهیم کارآفرینی
ابتدا با چند مفهوم ساده آشنا شویم:
کارآفرینی
کارآفرینی بطور خلاصه عبارت از فرایند ایجاد ارزش از راه تشکیل مجموعه منحصر به فردی از منابع به منظور بهرهگیری از فرصتهاست. کارآفرینی ایجاد یا استخراج ارزش است. با این تعریف ، کارآفرینی به عنوان تغییر در نظر گرفته می شود، به طور کلی خطراتی فراتر از آنچه معمولاً در راه اندازی کسب و کار مشاهده می شود ، به همراه دارد ، که ممکن است ارزشهای دیگری غیر از ارزشهای اقتصادی را نیز شامل شود.
در تعاریف دقیق تر ، کارآفرینی به عنوان فرآیند طراحی ، راه اندازی و اداره مشاغل جدید توصیف شده است که غالباً مشابه یک تجارت کوچک است یا به عنوان “ظرفیت و تمایل به توسعه ، سازماندهی و مدیریت یک سرمایه گذاری تجاری همراه با هر یک از خطرات آن” برای کسب سود. ” از افرادی که این مشاغل را ایجاد می کنند غالباً به عنوان کارآفرین یاد می شود. در حالی که تعاریف مربوط به کارآفرینی معمولاً بر راه اندازی و راه اندازی مشاغل متمرکز است ، اما به دلیل خطرات زیادی که در زمینه راه اندازی یک شرکت نوپا وجود دارد ، بخش قابل توجهی از مشاغل نوپا مجبور به تعطیلی هستند به دلیل “کمبود بودجه ، تصمیمات بد تجاری ، دولت سیاست ها ، بحران اقتصادی ، کمبود تقاضای بازار یا ترکیبی از همه اینها. “
در حوزه اقتصاد ، اصطلاح کارآفرین برای نهادی به کار می رود که توانایی ترجمه اختراعات یا فناوری ها را به محصولات و خدمات دارد. از این لحاظ ، کارآفرینی فعالیتهای شرکتهای تاسیس شده و مشاغل جدید را توصیف می کند.
استارتاپ
استارتاپ یا استارت آپ یک شرکت یا پروژه است که توسط یک کارآفرین برای جستجوی ، توسعه و اعتبارسنجی یک مدل تجاری مقیاس پذیر انجام شده است. در حالی که کارآفرینی به همه مشاغل جدید اشاره دارد ، از جمله خوداشتغالی و مشاغلی که هرگز قصد ثبت نام ندارند ، استارتاپ ها به مشاغل جدیدی اشاره دارند که قصد دارند فراتر از بنیانگذار انفرادی بزرگ شوند. در آغاز ، شرکت های نوپا با عدم اطمینان زیادی روبرو هستند و از شکست بالایی برخوردارند، اما اقلیت آنها موفق و تأثیرگذار هستند.
استارتاپ ناب
استارتاپ ناب، یک روش برای توسعه کسب و کار و محصول با هدف کوتاه کردن چرخه توسعه محصول است، هدف کشف قابلیت بقای مدل کسب و کار است، و این هدف به کمک ترکیبی از آزمایش های کسب وکار فرضیه محور به دست می آید. تمرکز لین استارتاپ به جای شهود، بر بازخورد مشتری است و به جای برنامه ریزی دقیق به انعطاف پذیری اتکا دارد. این روش، بازگشت از شکست را نسبت به روشهای معمول توسعه محصول، راحت تر می کند
بیزینس مدل ، مدل کسب و کار ، بوم کسب وکار
اصطلاح مدل کسب و کار به برنامه شرکت برای کسب سود اشاره دارد . این محصولات یا خدمات مورد نظر برای تجارت ، بازار هدف مشخص شده و هر گونه هزینه پیش بینی شده را مشخص می کند . مدل های تجاری هم برای مشاغل جدید و هم برای تأسیسات مهم هستند. آنها به شرکت های جدید و درحال توسعه کمک می کنند تا سرمایه گذاری کنند ، استعدادها را جذب کنند و مدیریت و کارکنان را ایجاد کنند. مشاغل تاسیس شده باید به طور منظم برنامه های تجاری خود را به روز کنند در غیر این صورت قادر به پیش بینی روندها و چالش های پیش رو نیستند برنامه های تجاری به سرمایه گذاران کمک می کند تا شرکت های مورد علاقه خود را ارزیابی کنند.
ایده
واژهی ایده از جمله واژههای کلیدی در بحث کارآفرینی و ایجاد کسب و کار جدید است. جالب اینجاست که افرادی که نقشهای متفاوتی در فعالیتهای کارآفرینانه دارند، عموماً نگاه کاملاً متفاوتی هم به مفهوم ایده دارند.
بهترین جایی که میتوانید این اختلاف نظر را ببینید، مذاکرهی میان صاحبان ایده و سرمایه گذاران است. صاحبان ایده، گاهی حتی جرأت نمیکنند که جزئیات ایدهی خود را بگویند و معتقدند که ایده، تمام داشتهی آنهاست.
از سوی دیگر، سرمایه گذاران در جلسات رسمی (یا در جمعهای خصوصی خود) آنها را مسخره میکنند (یا لااقل جدی نمیگیرند) و میگویند که ایده، روی زمین هم ریخته است و هنر، اجرای ایده است و پیاده سازی یک ایده و تجاری سازی یک ایده، جز با پشتوانهی پول و سرمایه حاصل نمیشود .
به نظر میآید که بخشی از مشکل، در اینجاست که ایده پرداز و کارآفرین، تعریفهای متفاوتی از ایده در ذهن خود دارند و این باعث میشود که با وجود تشابه کلمات، دربارهی دو مفهوم کاملاً متفاوت صحبت کنند.
فرصت
فرصت در لغت به معنی”موقعیتی که باعث پیشرفت می شود” است.
دیر زمانی است که تشخیص فرصت، به عنوان یک جنبه کلیدی از فرایند کارآفرینی مورد توافق قرار گرفته است. در واقع از نظر بسیاری از محققان، تشخیص فرصت قدم اول و تعیینکننده در فرایند خلق کسب و کارهای مخاطرهآمیز جدید است.
اما اگر دنبال تعریف آن در بستر کارآفرینی باشیم، به تعاریف متنوعی بر میخوریم که نشان دهنده گسترده بودن این مفهوم و استفاده آن در هر زمینه کسب و کاری، تجاری، اقتصادی، مدیریتی و غیره می باشد.
ریسک
هر کسبوکاری، بزرگ یا کوچک، در معرض ریسک و خطراتی قرار دارد. ریسک جز جداییناپذیر هر کسب و کار است. تغییرات به سرعت اتفاق می افتند و فشار زیادی بر کارآفرینان برای بهبود بهموقع مهارتها و فایق آمدن بر این خطرات وجود دارد. کارآفرینان برای اینکه بتوانند بهموقع بر این ریسکها غلبه کنند، باید درک درستی از آنها داشته باشند.
مرحله بذری
مرحله سرمایه بذری، مرحلهای از یک استارت آپ مقیاس پذیر که بلافاصله بعد از مرحله مفهومی قرار دارد. در این مرحله، کارآفرین ها معمولا محصول یا خدمت خود را برای عرضه در بازار فروش آماده میکنند، MVP خود را توسعه میدهند، آزمایشهای بازار فروش اولیه را آغاز میکنند و توسعه و رشد مدل کسب و کار و استراتژی خود را آغاز میکنند. اولین دور رسمی سرمایه گذاری فراتر از دوستان و خانواده، معمولا این دور با سرمایه های فرشتهها، گروههای فرشته و میکرو VCها روی میدهد.
اسکیل آپ، مقیاس پذیری
براساس تعریف معمول تقریبا نیمی از استارت آپ ها در طول ۵ سال اول حیات خود تداوم می یابند و فقط ۱ مورد از ۲۰۰ استارتاپ تبدیل به اسکیل آپ (scaleup) میشوند.
ارقام ارائه شده در بالا به وضوح نشان میدهند که رشد عمده و نمایی و اسکیل آپ (scaleup) برای همه استارت آپ ها مناسب نیست. و البته این آمار تنها مختص شرکت های سیلیکون ولی نیست بلکه وضعیت رشد کسب و کار در سراسر جهان را مورد بررسی قرار میدهد. اما نگران نباشید و نباید هیجان و باور خود را نسبت به مدل تجاری کسب و کارتان از دست بدهید. در مقابل، اگر شما نسبت به رشد و اسکیل آپ (scaleup) شرکت خود جدی هستید، این آمار و ارقام میتوانند الهام بخش شما باشند تا نسبت به اقدامات خود دقیق و متمرکز باشید. یک آمار دیگه رو بررسی کنیم:
به طور کلی تنها ۱۱ درصد از استارتاپ های اروپایی، ۲۲ درصد از استارت آپ های آمریکایی و یک درصد از استارتاپ های ایرانی قادر هستند بیش از ۵ سال عمر بکنند دلیل اینکه نمیتوانند بیشتر عمر بکنند این هست که توانایی اسکیل کردن و تبدیل شدن به اسکیل آپ (scaleup) ندارند.
نقش آفرینان اکوسیستم استارتاپی
بعد از این سراغ آشنایی با نقش آفرینان اکوسیستم کارآفرینی میرویم:
- نهاد های دولتی و قانونی
- افراد متخصص
- شتاب دهنده ها
- مراکز رشد
- پارک های علم و فناوری
- سرمایه گذاران خطر پذیر
- سرمایه گذاران فرشته ای
- فضای کار اشتراکی
- هاب / قطب
- منتور ها و مشاورین
- شبکه کارآفرینی، دورهمی
- زیرساخت های شهری، منطقه ای و کشوری
لازم به ذکر است که بخش زیادی از محتوای مقاله به کمک اعضای دانش نامه کارآفرینی گردآوری شده اند.
نهادهای دولتی و قانونی
شامل وزارتخانهها (صنعت، معدن و تجارت، وزارت آموزش و پرورش، وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، وزارت امور اقتصادی و دارایی (که میتوان به سازمانهای حساس و اثرگذار آن از جمله اداره مالیات، تامین اجتماعی، گمرک و.. اشاره کرد)، وزارت امور خارجه، وزارت جهاد کشاورزی، وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، وزارت نفت، وزارت نیرو و…)، صدا و سیمای جمهوری اسلامی، مجلس شورای اسلامی، شهرداریها، سپاه پاسداران و… که بعضا نهادهای تاثیرگذار در ایجاد و بسترساز و البته مانع کسبوکارها میتوانند باشند.
اگر قرار است شورایی برای تعامل و نقشسازی و بسترسازی کارآفرینی این نهادها تشکیل شود ابتدا باید جایگاه این نهادهای دولتی در توسعه اقتصادی میهنمان مشخص و حرکت به سمت چابکسازی برداشته شود. از وظایف اصلی این نهادها مهیاکردن زیرساختها از جمله فنی و قانونی، امنیتی و تسهیل در گردش کار و هماهنگیهای مورد نیاز میتوان اشاره کرد. البته ناگفته نماند برخی نهادهای دولتی پای را فراتر گذاشتهکه این جای خوشحالی دارد ولی متاسفانه بعضا به وظایف اصلی خود عمل نمیکنند.
افراد متخصص
هسته و بنیان تمام این اکوسیستم، افراد هستند. افرادی که تخصص های مختلفی دارند و در کنار هم بزرگترین اتفاقات را می توانند رقم بزنند. پیدا کردن افراد متخصص برای پیش بردن اهداف استارتاپ، تیم سازی و بهره گیری از نتایج تیم و در نهایت ساخت یک سازمان از افراد در قالب استارتاپ و شرکت نوپاست.
این افراد می توانند از رشته های مختلف، تخصص های مختلف و با توانایی های متفاوت وارد این اکوسیستم شوند و آینده خود و شرکت ها و حتی دنیا را عوض کنند.
شتاب دهنده
واژه شتابدهنده امروزه به اصطلاحی آشنا و همهگیر در فضای کسب و کار تبدیل شده است. در حال حاضر تعداد زیادی از کشورها که جهت تقویت اقتصاد مبتنی بر فناوری، به مساله تجاری سازی اختراعات و نوآوری ها میپردازند. شتابدهندهها با ساختاری منسجم و مشخص به طور معمول از کسب و کارهای نوپا حمایت میکنند و اغلب به عنوان مسیری برای کوتاه کردن روند توسعهی یک کسب و کار نوپا و به دست آوردن بودجه و سرمایه شناخته میشوند.
ازآنجایی که تعداد قابل توجهی از صاحبان ایدهها و نوآوری ها از توانایی و قدرت مالی کافی و یا دانش و شبکه بازاریابی کافی برای توسعه کسب و کار خود برخوردار نیستند، شتابدهنده مجموعهای کامل از خدمات مورد نیاز برای رشد یک کسب و کار نوپا را نظیر منابع مالی، انواع مشاوره، فناوریها و تجهیزات مختلف و همچنین فضایی را جهت استقرار شرکت نوپا در یک بازه زمانی تقریبا کوتاه در اختیار استارتآپهای نوپا قرار میدهد. در حقیقت اصلیترین رسالت شتابدهنده، تقویت یک استارت آپ و تبدیل کردن آن به شرکتی است که بعد از خروج از حمایت شتاب دهنده بتواند به تنهایی در بازار رقابت نموده و رشد کند.
Incubator مرکز رشد، انکوباتور
انکوباتور کسب و کار، سازمانی است که با ارائه طیف گسترده ای از خدمات شروع به آموزش مدیریت و فضای اداری و پایان دادن به تأمین مالی سرمایه گذاری، به شرکت های نوپا و کارآفرینان فردی کمک می کند تا تجارت خود را توسعه دهند. انجمن ملی انکوباتور کسب و کار (NBIA)، انکوباتورهای گسب و کار را به عنوان ابزاری کاتالیزور برای توسعه اقتصادی منطقه ای یا ملی تعریف می کند. NBIA انکوباتورهای عضو حود را بر اساس پنج نوع انکوباتور زیر طبقه بندی می کند:
- academic institutions
- non-profit development corporations
- for-profit property development ventures
- venture capital firms
- combination of the above
انکوباتورها از نظر میزان تعهد به شرکت های نوپا و شرکتهای در مراحل اولیه، با پارک های تحقیقاتی و فناوری متفاوت هستند. از طرف دیگر، پارک های تحقیقاتی و فناوری به عنوان پروژه هایی در مقیاس بزرگ در نظر گرفته می شوند که از آزمایشگاه های شرکت ها، دولت ها یا دانشگاه ها گرفته تا شرکت های بسیار کوچک در آن قرار دارند. بیشتر پارک های تحقیقاتی و فناوری خدمات کمک به مشاغل را ارائه نمی دهند، که مشخصه اصلی یک انکوباتور کسب و کار است. با این حال، بسیاری از پارک های تحقیقاتی و فناوری برنامه های خدمات انکوباتوری را در خود جای داده اند.
سرمایه گذاری خطرپذیر
سرمایه خطرپذیر (VC) شکلی از تأمین مالی سهام خصوصی است که توسط شرکت های سرمایه گذاری خطرپذیر یا صندوق های سرمایه گذاری برای شرکت های تازه تاسیس، در مراحل اولیه و نوظهور که تصور می شود دارای پتانسیل رشد بالایی هستند یا رشد بالایی را نشان داده اند (از نظر تعداد کارمندان ، درآمد سالانه ، مقیاس عملیات و غیره) انجام میشود. بنگاه ها یا صندوق های سرمایه گذاری خطرپذیر در ازای سهام ، یا سهام مالکیت در این شرکت های نوپا سرمایه گذاری می کنند. سرمایه گذاران خطرپذیر ریسک تأمین مالی شرکت های نوپای با ریسک بالا را به عهده دارند به این امید که برخی از بنگاه های اقتصادی مورد حمایت آنها موفق شوند. از آنجا که شرکت های نوپا با عدم اطمینان بالایی روبرو هستند، سرمایه گذاری های VC امکان شکست بالایی دارند. شرکتهای نوپا معمولاً مبتنی بر یک فناوری نوآورانه یا مدل تجاری هستند و معمولاً از صنایع با فناوری پیشرفته مانند فناوری اطلاعات (IT) ، فناوری پاک یا بیوتکنولوژی هستند.
سرمایه گذاری مخاطره آمیز معمول پس از دور اولیه “تأمین بودجه بذر” (Seed Funding) اتفاق می افتد. اولین دور سرمایه های خطرپذیر برای تأمین سرمایه، دور سری A (Series A round) نام دارد. سرمایه گذاران خطرپذیر این تأمین مالی را با انگیزه کسب سود و بازگشت مالی در زمان خروج (Exit) احتمالی انجام می دهند. روشهای خروجی مانند فروش سهام به مردم برای اولین بار در یک عرضه اولیه (IPO)، یا واگذاری سهام به اشخاص حقیقی و حقوقی یا فروش شرکت به یک رقیب.
علاوه بر سرمایه گذاری فرشته، سرمایه گذاری در سهام و سایر گزینه های تأمین اعتبار بذر، سرمایه خطرپذیر برای شرکت های جدید با سابقه عملیاتی محدود که برای جذب سرمایه در بازارهای عمومی بسیار کوچک هستند و به حدی نرسیده اند که بتوانند یک وام بانکی را دریافت و بازپرداخت کنند، نیز گزینه جذابی است.بانک خود را تأمین کنند. وام یا تکمیل پیشنهاد بدهی. در ازای ریسک بالایی که سرمایه داران خطر پذیر با سرمایه گذاری در شرکت های کوچکتر و در مراحل اولیه می پذیرند، سرمایه داران خطرپذیر معمولاً کنترل قابل توجهی بر تصمیمات شرکت، علاوه بر بخش قابل توجهی از مالکیت شرکت ها خواهند داشت. شرکت های نوپایی مانند Uber ، Airbnb ، Flipkart ، Xiaomi و Didi Chuxing استارتاپ های بسیار با ارزشی هستند که معمولاً با نام “Unicorns” شناخته می شوند ، جایی که سرمایه گذاران خطرپذیر مشارکت بسیار بیشتری از تامین مالی صرف در این شرکتها دارند. آنها همچنین اغلب در مورد مدل تجاری و استراتژی های بازاریابی، مشاوره استراتژیک به مدیران شرکت ارائه می دهند.
شهرک علم و فناوری Science & Technology Parks
پارکهای علم و فناوری (Science & Technology Park) به عنوان یکی از نهادهای اجتماعی و حلقهای از زنجیره توسعه اقتصادی مبتنی بر فناوری شکل گرفتهاند. پارک های علم و فناوری ساختاری هستند حمایتی برای کمک به رشد و توسعه علم و فناوری در جامعه و ایجاد ثروت بر پایه دانش از طریق کمک به ایحاد و رشد شرکت های فناور. پارک علم و فناوری سازمانی است که با هدف افزایش ثروت در جامعه توسط متخصصان حرفهای مدیریت میشود و جریان دانش و فناوری را میان دانشگاهها، موسسات تحقیق و توسعه، شرکتهای خصوصی و بازار به حرکت میاندازد.
پارکهای علم و فناوری با راه اندازی مراکز رشد، سازمانهای نوآور را تقویت کرده و فرایندهای زایشی را تسهیل میکنند. پارک علم و فناوری محیطی است که در آن واحدهای تحقیقاتی مستقل یا وابسته به سازمانها و صنایع، مجتمع شده و زیر پوشش و حمایت قرار میگیرند تا به خلاقیت و نوآوری بپردازند.
تعمیق ارتباط بین دانشگاهها، سازمانهای تحقیقاتی، واحدهای تولیدی و مراکز تصمیمگیری دولتی برای توسعه فناوری و علوم کاربردی، از جمله اهداف ایجاد و توسعه پارکهای علم و فناوری است. از طرف دیگر پارکهای فناوری به عنوان ابزار جلب شرکتهای مبتنی بر فناوری پیشرفته در سطح بینالمللی شناخته میشوند و علاوه برآن محملی برای جذب متخصصان و دانشمندان و توسعه فعالیت کارآفرینان میباشند.
بیش از 800 پارک علم و فناوری در بیش از 55 کشور جهان ایجاد شده و بیش از این مقدار در حال ساخت است که نشان از توجه کشورها به این نهاد اجتماعی مهم دارد. همچنین شکلگیری و توسعه بسیاری از پدیدههای نوظهور تکنولوژیکی از درون این پارکها است و دولتها میکوشند با ایجاد محیطی مناسب، شرایط کار و فعالیت را برای شرکتهای کوچک و متوسط، و جذب شرکتهای بینالمللی مبتنی بر فناوری فراهم نمایند.
سرمایه گذاری خطرپذیر Venture Capital
سرمایه خطرپذیر (VC) شکلی از تأمین مالی سهام خصوصی است که توسط شرکت های سرمایه گذاری خطرپذیر یا صندوق های سرمایه گذاری برای شرکت های تازه تاسیس، در مراحل اولیه و نوظهور که تصور می شود دارای پتانسیل رشد بالایی هستند یا رشد بالایی را نشان داده اند (از نظر تعداد کارمندان ، درآمد سالانه ، مقیاس عملیات و غیره) انجام میشود. بنگاه ها یا صندوق های سرمایه گذاری خطرپذیر در ازای سهام ، یا سهام مالکیت در این شرکت های نوپا سرمایه گذاری می کنند. سرمایه گذاران خطرپذیر ریسک تأمین مالی شرکت های نوپای با ریسک بالا را به عهده دارند به این امید که برخی از بنگاه های اقتصادی مورد حمایت آنها موفق شوند. از آنجا که شرکت های نوپا با عدم اطمینان بالایی روبرو هستند، سرمایه گذاری های VC امکان شکست بالایی دارند. شرکتهای نوپا معمولاً مبتنی بر یک فناوری نوآورانه یا مدل تجاری هستند و معمولاً از صنایع با فناوری پیشرفته مانند فناوری اطلاعات (IT) ، فناوری پاک یا بیوتکنولوژی هستند.
سرمایه گذاری مخاطره آمیز معمول پس از دور اولیه “تأمین بودجه بذر” (Seed Funding) اتفاق می افتد. اولین دور سرمایه های خطرپذیر برای تأمین سرمایه، دور سری A (Series A round) نام دارد. سرمایه گذاران خطرپذیر این تأمین مالی را با انگیزه کسب سود و بازگشت مالی در زمان خروج (Exit) احتمالی انجام می دهند. روشهای خروجی مانند فروش سهام به مردم برای اولین بار در یک عرضه اولیه (IPO)، یا واگذاری سهام به اشخاص حقیقی و حقوقی یا فروش شرکت به یک رقیب.
علاوه بر سرمایه گذاری فرشته، سرمایه گذاری در سهام و سایر گزینه های تأمین اعتبار بذر، سرمایه خطرپذیر برای شرکت های جدید با سابقه عملیاتی محدود که برای جذب سرمایه در بازارهای عمومی بسیار کوچک هستند و به حدی نرسیده اند که بتوانند یک وام بانکی را دریافت و بازپرداخت کنند، نیز گزینه جذابی است.بانک خود را تأمین کنند. وام یا تکمیل پیشنهاد بدهی. در ازای ریسک بالایی که سرمایه داران خطر پذیر با سرمایه گذاری در شرکت های کوچکتر و در مراحل اولیه می پذیرند، سرمایه داران خطرپذیر معمولاً کنترل قابل توجهی بر تصمیمات شرکت، علاوه بر بخش قابل توجهی از مالکیت شرکت ها خواهند داشت. شرکت های نوپایی مانند Uber ، Airbnb ، Flipkart ، Xiaomi و Didi Chuxing استارتاپ های بسیار با ارزشی هستند که معمولاً با نام “Unicorns” شناخته می شوند ، جایی که سرمایه گذاران خطرپذیر مشارکت بسیار بیشتری از تامین مالی صرف در این شرکتها دارند. آنها همچنین اغلب در مورد مدل تجاری و استراتژی های بازاریابی، مشاوره استراتژیک به مدیران شرکت ارائه می دهند.
سرمایه گذار فرشته
یک سرمایه گذار فرشته (همچنین به عنوان یک سرمایه گذار خصوصی ، سرمایه گذار بذر یا سرمایه گذار فرشته نیز شناخته می شود) فردی با ارزش خالص بالا است که برای استارتاپ های کوچک یا کارآفرینان پشتوانه مالی فراهم می کند ، به طور معمول در ازای حق مالکیت در شرکت. اغلب ، سرمایه گذاران فرشته در میان خانواده و دوستان یک کارآفرین یافت می شوند. وجوهی که سرمایه گذاران فرشته ارائه می دهند ممکن است یکبار سرمایه گذاری برای کمک به تجارت در محل کار یا تزریق مداوم برای پشتیبانی و حمل و نقل شرکت در مراحل اولیه دشوار باشد.
فضای کار مشترک
یک مدل ارائه خدمات به کسبوکارها است که یک دفتر کار اشتراکی را برای افراد مستقل یا همکار تأمین میکند. کاربر فضای کار اشتراکی معمولاً خویشفرما یا فریلنسر است. ازآنجاییکه برخی از کسبوکارها هم توان مالی کافی ندارند، از فضای کار اشتراکی استفاده میکنند تا دفتر و امکانات کاری برای پرسنل خود فراهم کنند. شرکتهای بزرگ هم هنگامیکه تعداد زیادی پرسنل در یک مقطع زمانی دارند از امکانات فضای کار اشتراکی بهره میبرند و معمولاً تعداد مشخصی عضویت در این فضا میگیرند.
هاب/قطب
در حال حاضر، مرسومترین الگوی عملیاتی از یک مرکز کار و کسب است که گزاره ارزشی آن هم عرضه تسهیلات فیزیکی و هم محیطهای مجازی برای دریافت خدمات رشد (برای کسب و کارهای رشدیابنداش) را شامل میشود. مدل عملیاتی هاب معمولترین مدل عملیاتی مراکز رشد نوپاست که بیش از یک سال از حضورشان در عرصه کسب و کار نمیگذرد. هاب نقاط قوت دو مدل عملیاتی BAM و معبر را در یک اداره مرکزی تلفیق میکند. گروههای تخصصی موجود در مراکز رشد Hub دامنه مطلوبی از خدمات را ارائه میدهند. در این مراکز، منابع مالی محدودی در اختیار رشد یابندهها قرار میگیرد. با این حال شبکه کاری این دسته از مراکز رشد با بیرون رشد نایافته، سست، غیررسمی و بیثبات است.
مشاور، منتور
منتور کسی است که با کارآموزِ کمتجربه یا پیشرفته همانند راهنما رفتار میکند و بیشتر از جنبهی تخصصی و با توجه به تجربه و اطلاعات شغلی به او کمک میکند. قسمت اصلی این روابط (رابطهی منتور و کارآموز) این است که منتور به عنوان فردی است که در جهت آگاهیبخشی، حمایت و پاسخگویی به سؤالات کارآموزان و کارمندان جدید آماده بوده و خدمت میکند. وی کارآموز خود را نسبت به علایقش تشویق میکند؛ کارآموزان و کارمندان کمتجربه نیز اغلب از این رابطه درس میگیرند و منتور نیز در نقش راهنمای قابلاعتماد از این رابطه بهرهمند میشود.
دورهمی، شبکه کارآفرینی Entrepreneur Network
شبکه های کارآفرین برای یادگیری از همتایان هستند که با چالش های مشابه شما روبرو هستند. هر کسب و کار کوچک و استارت آپی در ابتدای راه اندازی با مجموعه ای از چالش های مشابه مواجه می شود و بهترین راه برای گذر از این چالشها استفاده از تجربیات کسانی است که این مسیر را پیمودهاند. شبکههای دورهمی کارآفرینان میتوانند در بستر شبکههای اجتماعی مانند لینکدین، فیسبوک و … فعالیت کنند.
این شبکه ها به ایجاد دورهمیها (جلسات معمولی و غیررسمی) میان افرادی که علاقه مشترک به موضوعات کارآفرینی دارند و از طریق شبکه های اجتماعی با یکدیگر ارتباط برقرار کرده اند میانجامد.