مهارت نرم به صورت همزمان هم به معنی ویژگی های شخصیتی و هم به معنی مهارت های میان فردی است که بر چگونگی کار کردن یک شخص یا تعامل او با دیگران تاثیرمی گذارند. عبارت مهارت های نرم گستره وسیعی از مهارت ها را در برمی گیرد که می توانند در حوزه های گوناگون نظیر کار تیمی،مدیریت زمان،همدلی و تاب آوری در محیط کسب و کار به کارآمدتر بودن هر شخص کمک کنند.
گزارش آینده مشاغل که از سوی فروم اقتصاد جهانی تهیه شده حکایت از این دارد که تا سال 2030میلادی،مهارت هایی مثل حل مسائل پیچیده،تفکر انتقادی،تفکر خلاق،مدیریت و هوش هیجانی تبدیل به مهم ترین مهارتهایی خواهند شد که در فضای کاری به آنها نیاز خواهیم داشت.اهمیت این مهارت های نرم معمولا دست کم گرفته می شود و نسبت به مهارت های سخت نظیر کدنویسی دوره های آموزشی کمتری برای آنها برگزار می شود.
ظاهرا سازمانها انتظار دارند مردم به خودی خود با رفتارهای محیط کار و همینطور اهمیت مهارت هایی مثل ابتکار عمل،ارتباط موثر و گوش سپردن آشنا باشند و در بسیاری از مواقع چنین اتفاقی نمی افتد.
تعریف مهارت های نرم (Soft skills)
مهارت های نرم در واقع مشخصه های فردی هستند که باعث می شوند در محیط کار بهینه تر باشید.این مهارت ها باعث می شوند شکل دادن ارتباط با دیگران،ایجاد اعتماد،اتکاپذیری و مدیریت تیم ها شکلی بسیار آسان تر به خود بگیرند.مهارت های نرم برای موفقیت شما در محیط های کاری آینده ضروری هستند و همین موضوع در مورد زندگی شخصی شما هم صدق می کند.
پژوهش ها و مراجع مختلف لیست ها و تقسیم بندی های متفاوت و متنوعی از مهارت های نرم ارائه کرده اند، سازمان بهداشت جهانی در اعلامیه ای مهارت های ده گاه ای را تحت عنوان مهارت های زندگی برشمرد که به ارتقای بهداشت روانی افراد جامعه،غنای روابط انسانی،افزایش سلامت و رفتارهای سالم در سطح جامعه منجر می شوند.
از این مهارت ها می توان به عنوان مهارت های نرم یادکرد.این سازمان مهارت های زندگی را توانایی انجام رفتار سازگارانه و مثبت به گونه ای که فرد بتواند با چالش ها و ضروریات زندگی روزمره خود کنار بیاید و نیز مجموعه ای از مهارت ها و شایستگی های فردی و گروهی که افراد برای زیستن در هزاره جدید به آن نیازمند هستند تعریف کرده است.
همزمان با یادگیری و تسلط بر این مهارت ها فرد علاوه بر رسیدن به آرامش و تعادل در زندگی فردی و اجتماعی به ایفای نقش در زندگی خود می پردازد. این مهارت های ده گانه عبارتند از:
- 1_ تصمیم گیری 2- حل مساله 3- تفکر خلاق 4- تفکر نقادانه 5- ارتباط موثر 6- مهارت های ارتباطی بین فردی 7- خودآگاهی 8- همدلی با دیگران 9- توانایی رویارویی با هیجان ها(غم،خشم،شادی و …) 10- توانایی رویارویی با استرس ها
در پژوهش ها و بررسی های دیگر به طور کلی این مهارت ها را تحت عنوان مهارت های نرم عنوان کرده اند که برخی را توضیح داده ایم:
-
هوش هیجانی ومدیریت استرس
توانایی شناخت و کنترل هیجانات مثبت و منفی و غلبه بر استرس
-
تفکر استراتژیک
تحلیل فرصت ها و مشکلات از نگاهی جامع و بررسی پیامدهای احتمالی تصمیمات شما بر کار سازمان، در هر جایگاه شغلی که هستید.
-
رهبری و کار با دیگران
فرایند مدیریت کارکنان یا همکاران در یک سازمان یا کسب و کار،انگیزه بخشی،هدایت تیم،اداره محیط های پیچیده،توانایی بررسی عملکرد دیگران
-
مهارت های ارتباطی شامل دو دسته ارتباطات شفاهی و ارتباطات کتبی
ارتباطات شفاهی
ارائه و دریافت نقد سازنده،ارائه شفاهی،مذاکره و متقاعدسازی (توان مذاکره و پیشبرد اهداف به صورت برد-برد)، مهارت سخنرانی و فن بیان،دارای زبان بدن مناسب،توانایی در مهارت های زبان انگلیسی و زبان های خارجی،کار موثر با رایانه (مهارت icdlو فناوری اطلاعات)
ارتباطات کتبی
نگارش مقاله،یادداشت،گزارش نویسی،مستندنگاری و تولید و مدیریت اسناد، کارنامه نویسی،نامه های رسمی و اداری
- مهارت های ادراکی و تصمیم گیری
- مدیریت عملکرد
- خودتوسعه ای
- مدیریت زمان
- کارتیمی
- اخلاق حرفه ای
شناخت و حل مساله
از آنجایی که مشکلات اجتناب ناپذیر هستند کارمندانی که می توانند راه حل هایی برای چالش های روزمره کار بیابند در زمره با ارزش ترین کارمندان یک سازمان هستند.همچنین کارمندانی که توانایی حل مساله ندارند اما مایل هستند از مشاوره و راهنمایی سایرین استفاده کنند کارمندان شایسته و مورد اعتماد سازمان خواهند بود.به طور کلی می توان گفت مهارت شناخت و حل مساله شامل این زیرمجموعه مهارت هاست.
آشنایی با مفاهیم تصمیم گیری،اولویت بندی،به کار گیری تفکر سیستمی،یافتن راه حل های متنوع و انتخاب بهترین گزینه،اجرای راه حل،نظارت و ارزیابی.
-
توانایی پذیرش انتقاد سازنده
فضای رشد و یادگیری همواره برای هر فردی مهیاست و کارمندی که قادر باشد انتقادهای سازنده را بپذیرد و از آنها در جهت بهبود عملکرد خود استفاده کند یک عضو ارزشمند تیم در هر سازمانی خواهد بود.
-
خلاقیت و نوآوری
شناسایی سناریوهای متنوع و احتمالی و به کارگیری راه حل های جدید و نوآورانه
-
تفکر تحلیلی و سیستمی
تجزیه و تحلیل رویدادها،دارای ذهن ساختارمند،نگرش سیستمی،تفکر انتقادی
-
مدیریت ریسک و بحران
ریسک پذیری سنجیده در تصمیم گیری و توانایی پیش بینی و مدیریت پیامدها و مخاطرات
مهارت های نرم برای چه مشاغل یا افرادی لازم است؟
این طور نیست که قشر محدودی نیازمند کسب مهارت های نرم باشند. هر کسی فارغ از نوع حرفه خود با یادگیری مهارت های نرم می تواند از مزایای آن در کار و زندگی برخوردار شود.هر زمان که شما مشغول تعامل با یک همکار یا مشتری می شوید فرصتی است برای استفاده از مهارت های نرم.
مدیریت زمان،تطبیق یافتن با شرایط تازه و کار کردن بهینه تحت فشار، همگی مهارت های نرمی هستند که وقتی پرسنل شما این مهارت ها را داشته باشند موجب پیشرفت کسب و کار شما می شوند.
چرا مهارت های نرم اهمیت دارند؟
برای بدست آوردن و نگه داشتن یک سمت شغلی،شما معمولا نیازمند اجرای مجموعه ای از مهارت های فنی خواهید بود.دندان پزشکان باید بدانند که چطور می توان حفره دندان ها را پر کرد،منشی ها معمولا باید قادر به تایپ 100 کلمه در هر دقیقه باشند. حسابداران هم باید مدارک و جوازهای لازم برای کار خود را دریافت کرده باشند تا یک سازمان به آنها در رسیدگی به امور مالی اعتماد کند.
اما اگر موضوع فراتر از مهارت های فنی باشد خود شما کدام دندان پزشک را انتخاب خواهید کرد؟ آن دندانپزشکی که رفتاری خوشایند داشته و با صبوری به سوالات شما پاسخ می دهد؟یا آن دندان پزشکی که با شما مثل یک عدد معمولی در لیستی بی پایان از شماره های اختصاص یافته به وقت ویزیت رفتار می کند؟
زمانی که وقت ضیق است به کدام منشی اتکا می کنید؟آن منشی که رفتاری مثبت و بشاش دارد و همیشه برای کمک آماده است یا آن منشی که ازخود کمترین انعطاف پذیری را نشان داده وبه سختی حاضر به پذیرش اشتباهات خود است؟
همین طور درباره حسابداران،آن کسی که در کار خود اخلاق مدار بوده و به همکاران خود انگیزه می دهد به احتمال فراوان از احترام و جایگاه بهتری درون یک سازمان برخوردار است.در تمام این مثالها و دیگر موقعیت های مشابه،مهارت های نرم نقشی کلیدی ایفا می کنند.
گرچه مهارت های فنی ممکن است راه شما را به درون یک سازمان باز کنند،مهارت های نرم آن چیزی هستندکه در طولانی مدت درهای بیشتری را به روی شما باز می کنند.اخلاق مداری شما در محیط کار،رفتار شما،مهارت های ارتباطی شما و مجموعه ای از دیگر رفتارهای فردی،مهم ترین مهارت های نرمی هستند که موفقیت طولانی مدت در حرفه شغلی را رقم می زنند.
با این مهارت ها می توانید به یک رهبر واقعی تبدیل شوید.در صورتی که مهارت های نرمی از جمله حل مساله،تاب آوری،انگیزه بخشی و تیم سازی را در خود داشته باشید یا آنها را بیاموزید در هر موقعیت شغلی که هستید عملکرد بهتری خواهید داشت و پرسنلی می شوید که کارفرما حاضر نیست شما را از دست بدهد. آگاهی از اینکه چطور می توان با افراد گوناگون کنار آمد و رفتار و ذهنیتی مثبت به نمایش گذاشت،برای موفقیت شغلی حیاتی است.
مهارت های نرم در کسب و کار چه مزایایی دارد؟
-
افزایش بهره وری
وقتی کسب و کار شما کارمندانی دارد که ارتباط موثر،انگیزه دادن به خود،تفکر خلاق ، مدیریت زمان، تفکر استراتژیک و موارد اینچنینی دارند کسب و کار شما بهتر به اهداف خود می رسد چرا که هر یک از پرسنل شما به تنهایی عملکردی کارا و اثربخش دارد یعنی با بیشترین بهره وری خود کار می کند.
-
بهبود کار تیمی
برای اینکه یک کسب و کار در موثرترین حالت خود عمل کند،افراد حاضر در آن باید به خوبی با یکدیگر همکاری کنند تا به اهداف یکسان دست یابند،کیفیت کار زمانی بهبود می یابد که کارمندان از نقاط قوت فردی و مهارت های منحصربفرد خود به صورت مشترک و تجمیع شده استفاده می کنند.
-
نرخ حفظ کارمندان بهبود می یابد
مردم دوست دارند در شرکتی مشغول به کار شوند که روی توسعه شغلی کارمندان خود سرمایه گذاری می کند.64 درصد کارمندان بریتانیایی می گویند اگر پیشنهادی از شرکتی دیگر دریافت کنند که فرصت های یادگیری بیشتر دارد،شرکت خود را عوض خواهند کرد.علاوه بر این هزینه های استخدام و پرورش نیرو با بهبود نرخ حفظ کارمندان کاهش می یابد.
-
قدرت رهبری مدیران و کارمندان کسب و کار افزایش پیدا می کند
مهارت های نرم کارمندان را برای سمت های مدیریتی آماده می کند.در چنین سمت هایی همواره نیاز به گوش دادن موثر ،همدلی و … حس می شود.این موضوع از آن جهت اهمیت دارد که 50 درصد از کارمندان به خاطر توانایی ضعیف مدیریتی به دلیل نداشتن ویژگی های پیش گفته شده،از سمت شغلی خود کناره می گیرند.
-
جذب مشتریان تازه
اگر مشتریان از خدمات و محصولات شما راضی باشند خدمات و محصولات شما را به دیگران توصیه می کنند،اگر پرسنل شما از مهارت های نرم برخوردار باشند برخورد بهتری با مشتریان خواهند داشت در حفظ و وفادار سازی آنها موثر خواهند بود پس کسب و کار شما با فرصت های تجاری تازه روبرو می شود.
-
ارتباط سازنده تر در محیط کار
هر چه ارتباط موثرمیان پرسنل افزایش یابد کسب و کار مورد نظر به شکلی روان تر به عملیات خود ادامه خواهد داد.
به طور کلی مهارت های نرم هر روز جایگاهی شبیه تر به مهارت های سخت در میان نیروهای کاری پیدا می کنند به این ترتیب دانش آموختگی در مهارت های سخت دیگر کافی نیست و نیاز به مهارت های ارتباط سازی و میان فردی نیز احساس می شود تا کارمندان بتوانند به شکلی موثر و بهینه به برقراری ارتباط و همکاری بپردازند. همینطور که سازمان ها به دنبال راهکارهایی برای ماندن در رقابت هستند این مهارت ها حیاتی تر می شوند.
چرا مهارت نرم برای محیط کار مهم است؟
-
پیشرفت شغلی و به دست آوردن ترفیع
موسسه CIMS Hiring Insights در گزارش های خود دریافته اند که “نود و چهار درصد از فعالان حوزه استخدام باور دارند کارمندی که از مهارت های نرم بهتری برخوردار است، شانس بیشتری برای ترفیع شغلی و به دست آوردن سمت های مدیریتی دارد.
این در قیاس با کارمندانی صورت گرفته که سالها تجربه بیشتر دارند اما نمی توانند مهارت های نرم خود را از خود به اجرا بگذارند.بنابراین اگر بخواهید در شغل خود به پیشرفت قابل توجهی دست یابید، توسعه مهارت های نرم حیاتی هستند این مهارت ها چه در مصاحبه های شغلی چه در کار شما را از بقیه متمایز می کنند.
-
فضای کاری مدرن میان فردی است
مهارت هایی مانند گوش دادن همدلانه،همکاری،ایده پردازی و برقراری ارتباط موثر باهمکاران از ارزش فراوانی در فضای کاری مدرن برخوردار هستند.مهارت های نرم موجب ساخت محیط کاری سالم و گروهی که بهره وری در آن بالاست می شوند و در جهانی که شدیدا رقابتی است این ویژگی ها برای تمام سازمان ها و شرکتها ضروری هستند.
-
مشتریان مهارت های نرم را طلب می کنند
این روزها مشتریان گزینه های زیادی پیش روی خود دارند و یک محصول یا خدمت را می توانند از شرکت های گوناگون دریافت کرده و سپس تجربه ای که به دست آورده اند را از طریق موبایل های هوشمند و اینترنت با دیگران به اشتراک بگذارند.
برای چنین مشتریانی،سهولت خرید و قیمت گذاری هایی که در پایین ترین حد ممکن قرار دارند از بیشترین اهمیت برخوردار بوده و معمولا تاثیری شگرف روی تصمیم گیری آنها راجع به استفاد از خدمات یک کسب و کار خاص می گذارد.بنابراین توانایی برقراری ارتباط با مشتریان در سطح کاملا انسانی،فاکتورهای حیاتی در موفقیت هر سازمان و شرکتی خواهد بود.
-
محیط های کاری آینده متکی بر مهارت های نرم خواهند بود
اتوماسیون و هوش مصنوعی باعث می شوند در گذر زمان گستره وسیعی از مشاغل متکی بر مهارت های نرم باشند. پیشرفت های تکنولوژی باعث شده شمار وظایفی که نیازمند مهارت های سخت هستند کاهش یابد و بنابراین مهارت های نرم یک وجه تمایز کلیدی در محیط های کاری خواهند بود.
پژوهشی که از سوی سازمان اقتصادی Deloitte صورت گرفته پیش بینی می کند “مشاغلی که شدیدا بر مهارت های نرم وابسته هستند تا سال 2030 میلادی به دو سوم از تمام مشاغل تبدیل خواهند شد”.همینطور که هزینه تولید ربات ها کاهش می یابد و عملکرد هوش مصنوعی هم بهبود می یابد،مشاغلی مانند کارگران خط تولید به صورت کاملا اتوماتیک پیگیری خواهند شد.
مهارت های سنتی مانند کار تیمی،برقراری ارتباط و تفکر انتقادی اهمیتی بیشتر از همیشه خواهند یافت.
-
اتوماسیون مهارت های نرم دشوار است
نکته ای که در بخش قبلی (شماره4) اشاره کردیم در اینجا ادامه می یابد: مهارت هایی مانند هوش عاطفی را به سختی می توان اتومات کرد و به این زودی ها به تکنولوژی لازم برای چنین کاری دست پیدا نمی کنیم. این یعنی انتظار می رود مشاغل متکی بر مهارت های نرم در آینده نزدیک خواستنی تر شوند.
البته که کسب و آموزش مهارت های نرم دشوار است و همین موضوع راجع به پایش مهارت های آموخته شده هم مصداق دارد.کمپانی هایی مانندVirtual Speech سعی دارند با استفاده از تکنولوژی واقعیت مجازی به بهبود مهارت های نرم کارمندان خود بپردازند.
-
تقاضای فراوان برای مهارت های نرم میان کارفرمایان
افرادی که در محیط کار مهارت های نرم از خود بروز می دهند بیشتر ازهمیشه میان کارفرمایان و برای نیروی کار متقاضی دارند.پژوهشی در سال 2017 انجام شد که نشان داد مشاغلی که خواستار سطح بالایی از تعاملات اجتماعی (مثل ارتباط موثر، همدلی،خودآگاهی،انعطاف پذیری،هوش هیجانی و …) هستند تقریبا 12 درصد از نظر سهم نیروی کاری ایالات متحده رشد داشته اند.
آشنایی با برخی از مهم ترین مهارت های نرم
-
تفکر نقادانه یا تفکر انتقادی (Critical thinking)
ما چیزی جز تفکر خود نیستیم.احساسات ما (خشم،ترس،اندوه،محبت)، آرمانهایمان، تصمیم ها و اعمالمان،همه محصول فرایندی است که نامش را فکر کردن گذاشته ایم.کیفیت زندگی ما مستقیما تابع کیفیت تفکر ماست. اگر تفکر ما نامتفکرانه و ناآگاهانه باشد اگر سازوکارش را نفهمیم،نمی توانیم تشخیص بدهیم کجایش معیوب است تا اصلاحش کنیم.
تفکر نقاد اندیشیدن درباره خود تفکر را به ما می آموزد.یاد می گیریم این ماشین ذهن چطور کار می کند و می آموزیم که چطور با در اختیار گرفتن تفکرمان،فرمان اعمال خود،فرمان احساسات خود، فرمان نفس خود را در دست گیریم و مسئولیت زندگی مان را بپذیریم.یک فرق اساسی بین تفکر نقادانه و نق های روزمره ،عنصر نظم است.
به این معنا که متفکر نقاد می داند کی سکوت کند،کی همدلی کند،کی نقد کند و … . تصور کنید کسی که اینچنین مهارت تسلط بر احساس و ذهن خود را داشته باشد چقدر می تواند بجا و به موقع تصمیم بگیرد و در هر کسب و کاری چه چیز مهم تر از تصمیم گیری درست و به موقع؟
-
مهارت خودآگاهی(Self-awareness)
یعنی توانایی شناخت نقاط ضعف و قوت خود، اینکه چقدر نیازها،خواسته ها،اهداف،ارزش ها و احساسات خود را می شناسیم و درک می کنیم.
وقتی روی خودآگاهی خودتان کار کنید و خودآگاهی شما در سطح مطلوبی قرار داشته باشد در هر موقعیتی می توانید درک کنید آیا در این لحظه استرس دارید یا خیر؟
از آنجایی که جسم و روح روی یکدیگر تاثیر مستقیم دارند، ضعف در خودآگاهی ممکن است به صورت بیماری های جسمی و روانی ناشی از فشارهای روحی خود را نشان دهد تا ما را آگاه کند که برای بهبود خودآگاهی و شناخت خود تلاش کنیم.
چرا مهارت خودآگاهی مهم است
- حضرت علی (ع) در مورد اهمیت خودآگاهی می فرمایند:” هر کس خودرا بشناسد خدای خود را شناخته است.”
- وقتی شما خودآگاهی داشته باشید ارتباط بهتری با خانواده،همکلاسی ها و همکاران خود برقرار می کنید.چرا که ریشه بسیاری از تعارض ها در ارتباطات ناشی از سوء تفاهم های فرد در ارتباط با خودش است.
- خودآگاهی به شما کمک می کند اهداف واقع بینانه تر و صحیح تری برای خود انتخاب کنید در نتیجه در دستیابی به آنها کامیابی بیشتری دارید پس خوشحال تر و سرزنده تر خواهید بود.
- افرادی که خودآگاهی دارند در تصمیم گیری بهتر عمل می کنند پس می توانند همسر،همکار یا مدیر بهتری باشند. چرا که در مقالات پیشین گفتیم احساسات و عواطف ما بخش مهمی از تصمیمات ما را می سازند و کسی که خودآگاهی دارد سوء تفاهم های احساسی و عاطفی کمتری دارد و بر احساس و عواطف خود مسلط و آگاه است پس تصمیم گیرنده بهتری است…
- افرادی که خودآگاهی دارند بیشتر مواقع رفتاری متعادل دارند چرا که خلق و خوی آنها به دلیل داشتن خودآگاهی تنظیم است و نقطه فوران احساساتی مثل خشم،حسادت، انتقام و مانند اینها در آنها کمتر اتفاق می افتد.
انواع خودآگاهی
-
خود فیزیکی
اولین و اساسی ترین بخش از خود ،خود فیزیکی است که حس و تصویری که هر فرد از ظاهر و بدن خود دارد.علاوه بر این بخشی از ارتباط ما با دیگران از طریق بدنمان است ممکن است بدون اینکه خودمان متوجه شویم با حالت هرکدام از اندام های بدن مانند چشم، دست و نوع ایستادن،پلک زدن و … پیام های گوناگونی به دیگران ارسال کنیم مثل زبان بدن یا ارتباط غیرکلامی از طریق تماس چشمی،فاصله با دیگران و … .
-
خود واقعی
درونی ترین بخش وجود ماست. ممکن است برخی افراد شناخت کامل و کافی از خود واقعی و درونی خود را نداشته باشند.علاوه بر این برخی افراد خود واقعی خود را می شناسند اما ممکن است به طور کامل آن را نپذیرفته باشند و سعی کنند خود را طور دیگری به دیگران معرفی کنند.
ممکن است این افراد خود واقعیشان را از دیگران پنهان کنند چون نگرانند اگر دیگران خود واقعی آنها را بشناسند علاقه شان نسبت به آنها کم شود.مثلا ممکن است یک نفر ویژگی حسادت را در خود واقعی اش می بیند اما به جای برطرف کردن این ویژگی رفتاری سعی در نقش بازی کردن و پنهان کردن خود واقعی اش دارد.
همه اینها در بلندمدت به ضرر روح و جسم ماست بهترین حالت این است که با تمرکز در عادات خود،مطالعه و … خود واقعی مان را بشناسیم،آن را بپذیریم و در جهت اصلاح و بهبود آن بکوشیم علم و تجربه هر دو ثابت کرده اند تنها در این صورت است که سلامتی جسم و روح و نیزموفقیت ما در اهداف شخصی و اجتماعی و شغلی مان اتفاق می افتند.
-
خود آرمانی
بسیاری از افراد از سالهای نوجوانی یک تصویر آرمانی در ذهن خود دارند یعنی دوست دارند شخصیتشان بی نقص و کامل باشد. مثل اینکه یک الگو برای خود دارند و تلاش می کنند مانند او باشند. این حالت می تواند مفید سازنده یا مخرب و ویرانگر باشد،چگونه؟
اگر شخصیت آرمانی که برای خود در نظر می گیرید واقع بینانه باشد و خیلی از شخصیت واقعی شما دور نباشد در بلندمدت با تلاش می توانید با برطرف کردن نقاط ضعف و تقویت نقاط قوت خود به آن شخصیت دلخواهتان نزدیک شوید اما اگر خیلی کمال گرایانه یک شخصیت بی عیب و نقص را برای خود بخواهید هیچ گاه به آن نمی رسید حتی با تلاش بسیار در نتیجه افسرده و سرخورده خواهید شد.
-
خود اجتماعی
خودی که فرد به دیگران در اجتماع و گروه ها و در ارتباط با دیگران نشان می دهد یعنی “من” یا “خودی” که در اجتماع و در تعامل با دیگران شکل می گیرد.تلاش شخص برای اینکه در اجتماع جایگاهی پیدا کند و به واسطه آن خود را بسازد.
-
خود معنوی
این جنبه از خود مرتبط به آن چیزی است که فرد به آن اعتقاد دارد که می تواند مربوط به دیدگاه ها و مذهب فرد باشد. این جنبه از خود به ما کمک می کند که انتظار نداشته باشیم همه افراد همانگونه که ما فکرمی کنیم،فکر کنند.
مهارت همدلی (Empathy)
همدلی یعنی بتونیم خودمون رو جای طرف مقابل بگذاریم. برخی جملات رایج مثل” تا با کفش کسی راه نرفته ای او را قضاوت نکن” یا “از چشمان او قضیه را نگاه کن” این جملات می خواهند اهمیت مهارت همدلی را نشان دهند.نبود مهارت همدلی باعث ایجاد تعارض و اصطکاک بین فرد با خانواده یا همکاران می شود.
راه های تقویت مهارت همدلی
-
گوش دادن موثر یا فعال
وقتی با کسی صحبت می کنید تمام هوش و حواستان را به او بدهید تا بداند که او و صحبت هایش برای شما مهم هستند و قصد همدلی با او دارید.
قبل از اینکه فرد حرف هایش تمام شود شروع به صحبت و پاسخ دادن نکنید.
هنگامی که فردی با شما صحبت می کنید مدام به ساعت خود نگاه نکنید.
-
پیش فرض ها را کنار بگذار…
ریشه بسیاری از عدم همدلی ها پیش فرض هاست.
نمونه هایی از پیش فرض های کلیشه ای:
مثلا در روبط خانوادگی: یکی از پیش فرض های کلیشه ای تیره بودن روابط عروس و خانواده همسر است.
در محیط کار:وجود رقابت منفی بین دو همکار که شرایط یکسانی برای گرفتن ترفیع دارند.
در ارتباط با دیگران اگر موفق شوید پیش فرض های خود را کنار بگذارید و بر اساس واقعیت در هر موقعیتی تصمیم بگیرید و رفتار کنید، برده اید. وقتی با همکار، مدیر خود یا یکی از افراد خانواده صحبت یا همکاری مشترکی دارید اگر به پیش فرض های ذهنی خود بها دهید پس نمی توانید با این افراد همدلی مطلوبی داشته باشید.
-
مقایسه کردن افراد با یکدیگر را کنار بگذار
همان طور که اثر انگشت ماانسان ها متفاوت است خلقیات،توانایی های روانی،نوع ارتباط برقرار کردن و … افراد نیز با هم متفاوت است.اگر یکی از همکاران شما همیشه شما را درک می کند و همیشه با نظرات شما موافق است و همکار دیگرگاهی با شما مخالفت می کند،مقایسه کردن این افراد با هم به شما کمکی نمی کند تنها راه و درست ترین راه این است که حرف ها و نقطه نظرات فرد مقابل را بشنوید تا به همدلی برسید.
-
نصیحت و قضاوت کردن ممنوع
وقتی کسی نگرانی هایش را با شما تقسیم می کند او را قضاوت و توبیخ نکنید،اگر از شما راه حل خواست پیشنهاد خود را به او بگویید اما در اکثر مواقع افراد فقط به گوش شنوا نیاز دارند برای آنکه سبک شوند و قصدشان از صحبت کردن با شما، شنیدن راه حل نیست اینجاست که فرد مقابل همدلی شما را می خواهد.
-
همدلی مساوی با ترحم و دلسوزی زیادی نیست
دیگران ترحم شما را متوجه می شوند و این باعث می شود از صحبت کردن با شما دلزده شوند. همه ما روزهای خوب و بد را تجربه می کنیم پس نگاه بالا به پایین نداشته باشید و تنها برای همکار یا دوستی که به همصحبتی با شما نیاز دارد وقت بگذارید و کنارش باشید.
تفکر استراتژیک
وقتی شما و دیگران تفکر استراتژیک داشته باشید مزایای مهمی برای سازمان و کسب و کار شما دارد.نگاهی در گروه شما حاکم می شود که با استراتژی شرکت هماهنگ است.
تصمیم های هوشمندانه بلندمدتی می گیرید که با تصمیم های دیگران در سازمان همسو بوده و آنها را تکمیل می کند.
تعهد کارکنان را برای حمایت از تصمیم هایتان جلب خواهید کرد.عملکرد گروه خود را بهبود داده و نتایج کسب و کار به حداکثر می رسد.فرهنگی را ترویج می دهید که در آن از تفکر ناب حمایت می شود و اقدام های استراتژیک تشویق می شوند.تفکر استراتژیک برای شما مزایای شخصی و حرفه ای ارزشمندی دارداز جمله می توان به اعتماد و احترام همکاران،مدیران و افراد تحت سرپرستی اشاره کرد.
تفکر استراتژیک چیست و اهمیت آن در کسب و کار | ۷ ویژگی تفکر استراتژیک
چه کسانی به تفکر استراتژیک نیاز دارند
در دنیای رقابتی و متغیر کسب و کارهای امروز،همه باید بدانند چطور استراتژیک فکر کنند.در چنین شرایطی است که سازمان می تواند از تمامی ظرفیت های خلاقیت و دانش نیروی کار خود استفاده کند.
با تفکر استراتژیک در گروه های کاری از نگاه سایر افراد درباره مسائل حیاتی و پیچیده آگاه می شوید موضوعی که برای کسب و کارهای چالشی امروز بسیار مهم است.اگر این ویژگی ها را در خود دارید بدانید که می توانید استراتژیک فکر کنید:
- علاقه مندی: شما به آنچه در واحد،شرکت،صنعت و محیط کسب و کارتان می گذرد حساس هستید.
- انعطاف پذیری: وقتی لازم است می توانید رویکردها و ایده های خود را تغییر دهید.
مهارت ارتباط موثر
ارتباط موثر ارتباطی است که در آن معنا و مفهوم به درستی منتقل شود و ما به نتیجه دلخواه خود برسیم.شما نامه ای به رئیس اداره تان می نویسید و از او درخواست انتقالی دارید.حتی ممکن است این درخواست را به صورت حضوری داشته باشید.اگر بتوانید درخواست خود را برای او بفرستید یا برایش توضیح دهید که چه چیزی از او می خواهید ارتباط برقرار شده است.
اما زمانی می توانید ادعای برقراری یک ارتباط موثر را داشته باشید که به درخواست شما پاسخ مثبتی داده شود.یا اینکه حداقل پیام شما به درستی به رئیس منتقل شده باشد و او منظور شما را فهمیده باشد.ارتباط موثر کمک می کند تا ارتباطات روزمره ما تبدیل به نتایج مثبت شده و به خواسته های خودمان برسیم.برایان تریسی می گوید هشتادوپنج درصد کیفیت زندگی شما مربوط به کیفیت ارتباط شما با دیگران است.
برخی عادت های کوچک ما که ممکن است متوجه آنها نباشیم در برقراری ارتباط موثر ما با دیگران خلل ایجاد می کنند:
مثلا اگر شما عادت دارید تند تند صحبت کنید به همین سادگی کیفیت ارتباط شما با دیگران پایین می آید چون طرف مقابل به طور کامل متوجه حرف های شما نمی شود و برای درک صحبت های شما دچار چالش می شود برای اینکه بدانید صحبت کردن شما تند است یا نه می توانید با گوشی موبایل یا هر وسیله دیگری صدای خود را ضبط کنید و سپس آن را گوش دهید می توانید از دیگران هم نظرخواهی کنید.
جمع بندی
- مهارت های نرم به صورت همزمان هم به معنی ویژگی های شخصیتی و هم به معنی مهارت های میان فردی است که بر چگونگی کار کردن یک شخص یا تعامل او با دیگران تاثیرمی گذارند.
- این طور نیست که قشر محدودی نیازمند کسب مهارت های نرم باشند. هر کسی فارغ از نوع حرفه خود با یادگیری مهارت های نرم می تواند از مزایای آن در کار و زندگی برخوردار شود.
- سازمان بهداشت جهانی در اعلامیه ای مهارت های ده گاه ای را تحت عنوان مهارت های زندگی برشمرد که به ارتقای بهداشت روانی افراد جامعه،غنای روابط انسانی،افزایش سلامت و رفتارهای سالم در سطح جامعه منجر می شوند شامل:
1-تصمیم گیری 2- حل مساله 3- تفکر خلاق 4- تفکر نقادانه 5- ارتباط موثر 6- مهارت های ارتباطی بین فردی 7- خودآگاهی 8- همدلی با دیگران 9- توانایی رویارویی با هیجان ها(غم،خشم،شادی و …) 10- توانایی رویارویی با استرس ها
- برخی دیگر از مهارت های نرم شامل این موارد هستند:
- مهارت های ادراکی و تصمیم گیری
- مدیریت عملکرد
- خودتوسعه ای
- مدیریت زمان
- کارتیمی
- اخلاق حرفه ای
- شناخت و حل مساله
- مهارت های نرم در کسب و کار این مزایا را دارد:
- افزایش بهره وری
- بهبود کار تیمی
- نرخ حفظ کارمندان بهبود می یابد
- قدرت رهبری مدیران و کارمندان کسب و کار افزایش پیدا می کند
- مهارت های نرم کارمندان را برای سمت های مدیریتی آماده می کند
- جذب مشتریان تازه
- ارتباط سازنده تر در محیط کار
- چرا مهارت های نرم برای محیط کار مهم است؟
- پیشرفت شغلی و به دست آوردن ترفیع
- فضای کاری مدرن میان فردی است
– مشتریان مهارت های نرم را طلب می کنند
– محیط های کاری آینده متکی بر مهارت های نرم خواهند بود
– اتوماسیون مهارت های نرم دشوار است
- تقاضای فراوان برای مهارت های نرم میان کارفرمایان
- تفکر نقادانه:ی ک فرق اساسی بین تفکر نقادانه و نق های روزمره ،عنصر نظم است. به این معنا که متفکر نقاد می داند کی سکوت کند،کی همدلی کند،کی نقد کند و … .
- مهارت خودآگاهی:یعنی توانایی شناخت نقاط ضعف و قوت خود، اینکه چقدر نیازها،خواسته ها،اهداف،ارزش ها و احساسات خود را می شناسیم و درک می کنیم.
- مهارت همدلی:همدلی یعنی بتونیم خودمون رو جای طرف مقابل بگذاریم.
تفکر استراتژیک: اگر این ویژگی ها را در خود دارید بدانید که می توانید استراتژیک فکر کنید:
- علاقه مندی: شما به آنچه در واحد،شرکت،صنعت و محیط کسب و کارتان می گذرد حساس هستید.
- انعطاف پذیری: وقتی لازم است می توانید رویکردها و ایده های خود را تغییر دهید.
- مهارت ارتباط موثر: ارتباط موثر ارتباطی است که در آن معنا و مفهوم به درستی منتقل شود و ما به نتیجه دلخواه خود برسیم.